سازمان بهزیستی و رخدادهای قرآنی نابینایان
سازمان بهزیستی و رخدادهای قرآنی نابینایان
مصاحبه با آقایان شادکام و حسینی از انجمن نابینایان ایران
مصاحبه کننده: محمد نوری
دفتر فرهنگ معلولین، ۳۰ شهریور ۱۳۹۵
اشاره
به منظور تبیین برخی رخدادهای قرآنی نابینایان با هماهنگی قبلی ۳۰ شهریورماه ۱۳۹۵ به انجمن نابینایان ایران رفتیم و با آقایان علی اکبر جمالی، حسینی و شادکام گفتوگوهایی انجام شد. این قسمت به گفتوگو با آقایان شادکام و حسینی اختصاص دارد.
* جناب آقای حسینی شما که خود نابینا هستید و چند دهه است در امور فرهنگی و اجتماعی نابینایان تجربه دارید، نسبت به فعالیتهای قرآنی این جامعه چه تحلیلی دارید؟
حسینی: مهمترین و اساسیترین مسئله، مدیریت فعالیتهای قرآنی است. اگر خوب مدیریت شود، با هزینه کم و تأثیر زیاد میتوان به نتیجه مطلوب رسید. در مدیریت فعالیتهای قرآنی چند مبحث وجود دارد: اولاً چه کسانی باید مدیریت کنند دوم اینکه چه برنامهای باید مدیریت شود و بالاخره چه اهدافی داریم.
به نظر میرسد سازمانها و نهادهای دولتی باید فقط کار ستادی و نظارتی انجام دهند و مدیریت را به بخش مردمی و خصوصی و تشکلهای مردمی واگذار نمایند. اینکه سازمان بهزیستی میخواهد همه کارها را خودش انجام دهد، غلط است چون نه توان و نه تجربه و نه نیروی کارآمد دارد. به همین دلیل با مخارج سنگین و چند برابری کاری را انجام میدهد و خوب هم انجام نمیدهد.
اما اگر به خود معلولان بسپارد و نظارت کند، اولاً موجب رشد و تعالی معلولان و تشکلهای معلولیتی میشود؛ دوم برای آنان اشتغال ایجاد میکند؛ سوم با حداقل هزینه اجرا میشود و تأثیرات بهتر و عمیقتر خواهد داشت.
* تا کنون پروژهای به شما واگذار شده است؟
حسینی: انجمن نابینایان ایران قدیمیترین تشکل نابینایی در کشور است و اعضای آن در فعالیتهای مختلف بسیار مجرب و باتجربه هستند. مسابقات قرآنی نابینایان توسط آقای جمالی پایهگذاری شده آن هم در سال ۱۳۶۱ یعنی ۳۵ سال قبل و ایشان تا سال ۱۳۸۵ یعنی بیست و پنج سال این مسابقات را مدیریت میکرد.
با اصرار فراوان، دو سال مسابقات قرآنی را به ما سپردند ولی عملاً بسیار کارشکنی کردند و بعدها هم ندادند. دو سال که دست ما بود به بهترین روش و با هزینه بسیار کم اداره کردیم. مسابقات کشوری در سالهای ۹۲ و ۹۳ را ما اداره کردیم.
* فعالیتهای مختلف مرتبط به معلولین گویا در جایی سیاستگذاری و کارشناسی نمیشود؟
حسینی: سازمان بهزیستی فعالیتهای گستردهای را تقبل کرده و لازم است در هر زمینه عدهای از کارشناسان را به کار گرفته و اینها فقط برنامهریزی و تعیین خطمشی را انجام دهد و اجرا را به خود مردم بسپارد. البته کار گروه یا کمیتههای مشورتی و سیاستگذار و برنامهریزی که انتخاب و تعیین میکند باید شرایط لازم را داشته باشند نه اینکه عدهای از دوستانشان را جمع کنند و به نام فلان شورا اقدام نمایند. افراد خبره و با تجربه و دلسوز که در عمل صلاحیت و لیاقتشان به اثبات رسیده و دارای سابقه باید در این گروهها جذب شوند. مهمتر اینکه هر برنامهای تصویب میشود همراه با بحثهایی که پیرامون آن شده منتشر شود و در اختیار عموم قرار گیرد.
* آقای شادکام به نظر شما، روش سازمان بهزیستی در مدیریت رخدادهای فرهنگی چه محاسن و معایبی دارد؟
شادکام: بهتر است بهزیستی مسابقات را برگزار ننماید و به انجمنها واگذار کند. چون بهزیستی توانایی برگزاری مسابقات را ندارد. چون یک فرد سالم هیچ وقت نمیتواند خواستههای افراد معلول و نابینا را برآورده سازد. دلیل آن هم بیاطلاعی نسبت به معلولین و عدم درک صحیح نسبت به شرایط میباشد. به همین دلیل است که معتقدم اگر خود معلولین مسابقات را برگزار نماید میزان رضایتمندی بالاتر و بهتر خواهد بود. مثلاً ما در سال ۹۳ مسابقات کشوری را برگزار کردیم که به خوبی برگزار شد. این مسابقات در تهران برگزار گردید که حدود ۶۵-۶۶ نفر شرکتکننده داشتیم. البته حدود ۱۵۰ نفر از سراسر کشور با ما تماس گرفتند و ما هم تلفنی از آنها امتحان گرفتیم که از میان این افراد حدود نصف آنها مورد تأیید قرار گرفتند. مسابقات در دو روز به صورت متمرکز برگزار گردید. ما سعی کردیم از تمام امکانات موجود شهری استفاده نماییم. طوری که هزینهها به شدت پایین آمد و ما توانستیم با ارائهی بهترین امکانات به متسابقان و با پایینترین بودجه مسابقات قرآنی را برگزار نمودیم. مثلاً خوابگاه را به صورت رایگان از آموزش و پرورش استثنایی گرفتیم. سالن را هم از شهرداری گرفتیم.
* آیا این استدلال صحیح است که نابینایان برای داشتن یک وسیلهی توانبخشی مشکل دارند. ولی در مسابقات بینالمللی قرآن ویژه نابینایان که از ۱۶ کشور دعوت شده، میلیاردی هزینه شده است؟
شادکام: من این استدلال را صحیح نمیدانم. چون بودجهی فرهنگی مختص به بخش فرهنگی است و نمیشود برای خرید تجهیزات از آن استفاده نمود برگزاری مسابقات بینالمللی لازم است تا جامعه بیشتر با تواناییهای ما آشنا شود. ما باید با دیگر کشورها هم در ارتباط باشیم. مشکل دیگر ما این است که بهزیستی که متولی امر معلولین است خودش معلولین را باور ندارد. وقتی بهزیستی نتواند ما را باور نماید از دیگر نهادها و افراد جامعه نباید انتظار داشت که ما را بپذیرند و به رسمیت بشناسند. شعار امسال و سال گذشتهی ما این است. ارتقای فرهنگ، حرفهآموزی، ایجاد اشتغال، مسکن و مناسبسازی. ما ارتقای فرهنگ را شعار اول قرار دادیم برای این که بگوییم مشکل اساسی ما فرهنگی است. یعنی تمام مشکلات ما به ارتقای فرهنگ برمیگردد. ما باید در بهزیستی مشاور نابینا داشته باشیم. اما نداریم و اگر هم داشته باشیم خیلی محدودند. ما در هر استان چندین هزار نابینا داریم. لذا مدیران استانها باید یک مشاور نابینا داشته باشند.
* به نظر شما برای اصلاح بهزیستی چه کار باید کرد؟
شادکام: بسیاری از مسئولین وقتی وارد سازمان میشوند وعده و وعید زیاد میدهند. ولی در عمل ما چیزی مشاهده نمینماییم. به نظر من بهزیستی تا زمانی که انجمنها را به عنوان یک بازو در کنار خود نبیند مشکلات به قوت خود باقی است و مرتفع نخواهد شد.
* بهزیستی از یک طرف اعلام کرده که مسابقات قرآنی را برای رشد و تعالی نابینایان برگزار میکند و از طرف دیگر از واسپاری و تفویض امور به آنها، دریغ مینماید؛ آیا این دو تضاد و پارادوکس ندارند؟
شادکام: باور داشتن، رشد دادن معلولین با شعار و حرف انجام شدنی نیست و لازم است با برنامهریزی و تدبیر تحقق پیدا کند. اگر به معلولان اعتماد نباشد و امور خودشان به آنها واگذار نشود، مثل طفلی که والدین مدام او را نهی کرده و از عمل کردن نهی میکنند. کارها را به او نمیدهند و دایم به او میگویند تو نمیتوانی، تو توانایی نداری و کودک هستی. این بچه مستقل تربیت نمیشود، بلکه وابسته و غیر خلاق خواهد شد.
بالاخره لازمه رشد و تعالی این است که معلولین را به رسمیت شناخته و آنان را در امور مشارکت دهند نه اینکه خودشان بنشینند، ببرند، بدوزند و برای اینان تصمیم بگیرند و اینان هم از هیچ چیز خبر نداشته باشند. مهمتر اینکه کسانی تصمیم گیرنده هستند که به تجربه و دانش کافی ندارند. در مجله رایحه ویژه مسابقات تصاویر مدیران مسابقات بینالمللی قرآن نابینایان آمده است سن و سال و سطح تجربه و دانش آنان را میتوانید مشاهده کنید!
* البته بهزیستی هم استدلالهایی دارد و مثلاً میگوید وقتی کارها را به دست تشکلها میسپاریم، نظارت و بازخواست آنها مشکل است و حاضر به پاسخگویی نیستند؟
شادکام: اینطور نیست، ولی اگر چنین باشد و اشکالاتی در کار تشکلها باشد، لازم است با بحث و گفتوگو یا با افزودن بندهایی به قرارداد مسیر نظارت را هموار کرد.
بالاخره تشکلها که از آسمان نیامدهاند، آنها هم مشکلاتی حتماً دارند ولی سازمان بهزیستی با بزرگواری باید این مشکلات را مرتفع نماید.
* در مجله رایحه ویژه مسابقات بینالمللی قرآن نابینایان، مطلبی آمده و نوشته شده آقای سید محمدی به عنوان رئیس امور فرهنگی سازمان بهزیستی با سازمان امور قرآنی وزارت علوم قرارداد مبسوطی امضا کرده که دانشجویان در امور معلولان ورود پیدا کرده و مثلاً به آموزش معلولان بپردازند. برای من خیلی عجیب است چون در شهرها ما برای آموزش قرآن به افراد عادی از معلولین و حتی نابینایان استفاده میکنیم. مشهور است که اینان مجربتر، دلسوزتر و دارای دانش فراواناند. نظر شما چیست؟
شادکام: این مورد هم از کارهای اشتباه سازمان بهزیستی است. چند بار در خبرها و مصاحبهها و بعد در همین مجله آمده که طی فلان قرارداد بین بهزیستی و نهادی وابسته به وزارت علوم قرار است افرادی به کمک معلولان آمده و قرآن را در جامعه معلولان یا در خانواده بهزیستی ترویج کنند.
از هر آدم خبره بپرسید کدام قشر در ایران مسلطتر به مباحث قرآنی هستند، خواهند گفت معلولان و نابینایان. هم اکنون در کتابی که تهیه کردهایم بیش از چهارصد نابینای دارای رتبه و دارای سوابق درخشان قرآنی در شهرهای ایران شناسایی کردهایم. ۹۰ درصد آنان حافظ بیش از نیمی از قرآن هستند؛ هشتاد درصد آنان فعالیت آموزشی داشتهاند. حالا سازمان بهزیستی میخواهد فلان دانشجوی عادی را بیاورد تا اینها را آموزش دهد؟ حتماً این طرح در عمل با شکست مواجه خواهد شد. ما به زودی متن همین کتاب که گفتم با مصاحبه آقای سید محمدی را برای مقامات میفرستیم تا خودشان قضاوت کنند.
* به عنوان آخرین پرسش، آیا شما به عنوان یک تشکل قدیمی با مدیران ارشد سازمان نشست و گفتوگو دارید؟ یا چرا شما دیدگاههای خود را صریح و شفاف هر ماه بیان نمیکنید؟
شادکام: وقت گرفتن از آقایان بسیار مشکل است. مهمتر اینکه خود مدیران باید به سراغ ما بیایند. بد عادت شدهاند و فکر میکنند همیشه مردم باید به سراغ آنها بروند. حضرت علی(ع) وقتی خلیفه بود خودش به سراغ مردم میرفت. به استاندار مصر یعنی مالک اشتر هم دستور میدهد باید به سراغ معلولین بروی و از نزدیک با آنان به گفتوگو بنشینی و بر امور آنها نظارت داشته باشی. این سخنان عیناً در فرمان مالک اشتر در نهجالبلاغه آمده است. اگر حضرت به ما امر فرموده بود که به سراغ مسئولین برویم، اطاعت کرده و میرفتیم اما او به مسئولین امر میکند که به سراغ معلولین برود.
* ما هم حرف شما را تأیید میکنیم چون کتابی به نام منشور حقوق معلولین از نگاه حضرت علی(ع) منتشر کردهایم و همین سخنان عیناً در متن فرمان مالک اشتر هست. اما آیا تا کنون مسئولین مثل معاونان سازمان بهزیستی اینجا آمدهاند؟
شادکام: بهتر است درد و دل نکنم و از خودشان بپرسید. البته من به آنها شاید حق بدهم چون سرشان خیلی شلوغ است ولی هر فردی مسئولیت میپذیرد به هر حال باید وقت بگذارد.
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)