به امید شفای خانم کاظمی شاعر حامی معلولان
به امید شفای خانم کاظمی شاعر حامی معلولان
قطعه ای زیبا به مناسبت روز جهانی معلولان توسط شاعر بزرگ معاصر خانم اقدس کاظمی سروده و برای دفتر فرهنگ معلولین ارسال شده است. ایشان در چند هفته اخیر مجدداً در بیمارستان بستری بوده اند. خانم کاظمی به رغم کهولت سن و داشتن چند بیماری، سالها برای معلولان کوشید و با سروده های خود تلاش کرد ارزش ها و اخلاقیات را در جامعه هدف ترویج کند. بر همه و آحاد جامعه معلولان ایران فرض است که برای سلامتی ایشان دعا کنند.
السلام خیّرین خیر اندیش/ پای بنهادهاید در ره، پیش
کز دل و جان کنید خود خدمت/ هر یکی شادمان ز کردهی خویش
خانهای را که کردهاید به پا/ که در آن هست چون رضای خدا
معتقد هستم آن که در دنیا/ اجر و مزدی خدا دهد به شما
سخن از رعد میکنم آغاز/ بود تأسیس رعد خود اعجاز
کاین دری هست روی معلولان/ با عنایات خیّرین شد باز
سالها کارتان وفاداریست/ دست پُر مهرتان به همیاریست
روز و شب از برای معلولان/ کارتان از ره مددکاریست
آفرین بر شما و یاران باد/ خانه از مهرتان بُوَد آباد
بر شمایی که از ره اخلاق/ درس ایثار و معرفت را داد
این مکان جای مهر و احسان است/ مهرورزی در آن فراوان است
مرکزیت به شهر تهران است/ لیک در جای جای ایران است
بیست و پنج مرکزش به هر استان/ میکند خدمتی به معلولان
ای خوشا آنکه در چنین بنیاد/ همه خدمت کنند از دل و جان
رعد جای محبت و عشق است/ باید اینجا به پای عشق نشست
معنی عشق آن کسی فهمید/ که بگیرد ز ناتوانان دست
این گروهند پُر از استعداد/ منبع مهر و لطف و عشق و وداد
باورم شد که بنده معلولم/ اوست تعلیم عشق بر من داد
نزد آنان همه وفاداری/ مهرورزیّ و هم نکوکاری
همه آموختم ز محضرشان/ تا که رفتم برای همیاری
دوستان خانه خدا اینجاست/ دل بشکسته چون که جای خداست
به یقین هر کجا شکسته دلیست/ در درونش خدای ما پیداست
جانب کعبه از چه رو آرید/ با خدا صحبتی اگر دارید
پای دلهای خسته بنشینید/ حرمت خانه را نگه دارید
مرکز رعد فاطمیه قم/ راه خدمت نکرده هرگز گم
راه خدمت نموده پیگیری/ از برای رضایت مردم
که در آنجا عموم معلولان/ همگی با محبّتی شایان
همه بر کار خویش مشغولند/ با حضور همه توانیابان
هر مربّی به کار خود مشغول/ هست در کار خویشتن مسئول
تا شود آشنا هنرجویش/ به همه فنّ و حرفه معمول
کار ایشان اگرچه دشوار است/ چون در آن عشق و مهر و ایثار است
زین جهت بینی هر یک از آنان/ اشتیاقش به کار، بسیار است
گر به تهران شده است این همت/ که کمر بستهاند در خدمت
نیز در شهر قم در آن مرکز/ گشته مفتوح خود در رحمت
شد سبب آنکه مدتی کوتاه/ خوش درخشیده است در این راه
چون که با خیّرین مهر نواز/ در چنین شهر رعد شد همراه
آنچنان این فضا صمیمی هست/ هر که آمد به این مکان، دل بست
بهر خدمت به ناتوانان نیز/ پای پیمان و عهد خویش نشست
من یک از خادمان درگاهم/ که به عشق درون در این راهم
طول عمر مؤسّسین را هم/ از خدای بزرگ میخواهم
اقدس کاظمی قمی، آذر ماه 1394
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.