تصویب نهایی لایحه حقوق افراد دارای معلولیت و چند انتقاد
تصویب نهایی لایحه حقوق افراد دارای معلولیت و چند انتقاد
محمد نوری
مدیرعامل دفتر فرهنگ معلولین، 6 دی ماه 1396
چهارشنبه 6 دیماه 96 “لایحه حقوق افراد دارای معلولیت” از تصویب نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی گذشت و از امروز معلولان دارای قانون شدند. هر چند در گذشته هم قانون داشتند و قوانین مصوب 83 و کنوانسیون مصوب 87 وجود داشت ولی عدهای بهانه داشتند که به روز نیست و باید ضعفهای آن جبران گردد. از اینرو از امروز نمیتوانند بهانهگیری کنند و باید در اجرای این قانون کوشا شوند.
دفتر فرهنگ معلولین تلاشهای همه دلسوزان، نخبگان و تشکلها و آحاد جامعه هدف و مدیران دولت را ارج نهاده و از زحمات طاقت فرسای آنان در طول این سالها تشکر مینماید. اما لازم است چند نکته تقدیم گردد.
آقای دکتر عاروان مدیرعامل جامعه معلولان ایران در یادداشتی در سایت قدس آنلاین نوشت این قانون مشکل معلولان را حل نمیکند و استدلالهایی آورده است. سنت نقد و آسیب شناسی خوب است با تصویب این لایحه به کنار گذاشته نشود و نخبگان جامعه هدف مثل آقای عاروان به نقد منصفانه اقدام کنند. دفتر فرهنگ معلولین هم بر اساس کارشناسیها و مطالعاتی که انجام داده در زمینه کلیت و تمامیت این قانون و نیز تک تک مواد آن مواضعی دارد و درصدد است این مواضع را به صورت یک جلد کتاب منتشر کند. اما اینجا اجمالاً چند نکته مهم به عرض میرسد:
الف: فقدان واقع گرایی
این لایحه که اکنون به صورت قانون مصوب درآمده، با واقعیتهای جامعه معلولان ایران، و با واقعیتهای دنیای مدرن بسیار فاصله دارد و کسانی که آن را نوشته و پیش بردهاند واقعیتها را در نظر نگرفتهاند. نمونههایی از این نکته را به عرض میرسانیم:
1- در دنیای کنونی اشتغال و کسب و کار همه قشرها و به ویژه معلولین بدون در نظر گرفتن فناوریهای مدرن به هیچ وجه سامان پیدا نمیکند. تصور کنید چند مرکز غیر دولتی بزرگ و مشهور ویژه معلولان، طی چند دهه و با صرف میلیاردها تومان اکنون آمار میدهند 600 تا 1000 شغل برای معلولین ایجاد کردهاند. ولی یک سامانه ظرف یک سال بدون هیچ دریافتی از دولت و خیرین، دو هزار شغل برای معلولان ایجاد کرده است (منظورم تاکسی اینترنتی اسنپ است). فاصله نجومی است و چندین سال است این نکته را دائم میگوییم ولی گوش شنوا وجود ندارد و به جای استقبال، مدیران مراکز واکنش منفی نشان میدهند و مدیران دولت هم تاکنون هیچ اقدامی انجام ندادهاند.
اگر فناوریهای مدرن معجزه این قرن است و اشتغال و دهها مشکل دیگر را به سرعت و اساسی ساماندهی میکند، چرا در قانون جدید هیچ اشاره و ردپایی از آن نمییابیم؟
2- معلولان در برخی کشورها با فعالیت در عرصههای هنری مثل تئاتر و موسیقی به بهترین درآمدها رسیدهاند، از طرف دیگر معلولان ایران ظرفیت بالایی در این زمینه دارند و شخصیتهای صاحب نام داشتهاند ولی این قانون هیچ توجهی به این ظرفیتها ندارد.
ب: فرهنگ
همه مدیران دولتی و مسئولین تشکلها در سخنرانیها و اظهارات میگویند اصل و ریشه همه مشکلات فرهنگ سازی است. فقدان فرهنگ مطلوب در عموم مردم و نیز فرهنگ ویژه معلولان موجب بسیاری از مشکلات است. اما لطفاً به این نکات توجه کنید:
1- فرهنگ یعنی مجله، کتاب، رسانه و ترویج فرهنگ با این ابزارها ممکن است. در این قانون حتی یک اشاره کوچک به ضرورت حمایت و اهمیت ترویج نشریات در جامعه هدف نشده است.
2- آمار تولید کتاب و نشر کتاب درباره موضوعات ویژه معلولان و معلولیت در ایران واقعاً فاجعه بار است و ریشه بسیاری از آسیبها و مشکلات در همین نکته است ولی آیا این قانون راهکاری، اقدامی، الزامی یا حتی اشارهای به این معضل میکند؟
3- تشکلهای مردمی و معلولان به صورت انفرادی یا گروههای کوچک در سالهای جدید با دست خالی و بدون پشتیبانی، تألیف و نشر کتاب، برگزاری بازارچههای کتاب در پارکها و دیگر اماکن را پیش بردهاند و تعجب این است که این قانون هیچ نگاهی به مشکلات آنان ندارد.
ج: مذهب
تا وقتی قانون با ذهن و قلب، باورها و گرایشهای مردم ممزوج و همراه نباشد، کارآیی چندان نخواهد داشت. قانون معلولان از گرایشهای مذهبی عموم مردم و از رویکردهای مذهبی معلولان هم فاصله دارد. اکنون به چند نکته توجه کنید:
1- اربابان کلیسا در 150 سال اخیر تلاش کردهاند معلولان ایران را جذب مدارس آموزشی و بعداً جذب تبلیغات دینی مسیحیت کنند، روحانیون ایران هم سالها قبل با تأسیس مدارس ابابصیر تلاش کردند از جذب معلولان به بیگانگان ممانعت نمایند و تلاشهایی انجام دادهاند. در دو دهه اخیر شورای عالی حوزه علمیه ورود معلولان مادرزاد و حادثهای را به حوزه قم ممنوع کرد. اکنون معلولان عاشق تحصیلات دینیاند و خواهان پیشرفت در این حوزه میباشند و ظرفیتهای بالایی هم دارند ولی اکثر راهها مخصوصاً برای ورود به حوزه علمیه قم به روی آنها بسته است.
کشور مصر با آموزش قرآنی نابینایان و اعزام آنها به همه نقاط جهان توانسته است این قشر را از نظر معیشتی و اشتغال و تبلیغ کشور خود رشد دهد.
اما این قانون آیا نگاهی به ظرفیت مذهبی معلولان ایران دارد و درصدد رفع مشکلات آنها بوده است؟
2- معلولان ایران و بالاخص ناشنوایان برای آموزش قرآن و سنت و فراگیری مسائل دینی و عقیدتی باید چکار کنند و این قانون چه راهکاری برای جامعه ناشنوایان در نظر گرفته است؟
آیا قانونگذاران میدانند که در ایران مسابقه قرآنی و دینی برای ناشنوایان انگشت شمار برگزار شده، با اینکه در اردن، ترکیه، مالزی و چند کشور اسلامی دیگر سالانه چندین مسابقه برای ناشنوایان برگزار میشود. وضعیت گروههای دیگر دارای معلولیت هم چندان مناسب نیست.
3- آیا سازمان بهزیستی کشور یک عنوان کتاب در ارتقای اخلاق و باورهای مذهبی و وظایف مذهبی معلولان منتشر کرده است؟
خلاصه اینکه دهها و صدها پرسش هست که قانون مصوب از آنها فاصله دارد. اما امیدواریم آییننامهها به گونهای تدوین و اجرا شود که بسیاری از این مشکلات را ساماندهی نماید.
راهحل این است که سازمان بهزیستی از نیروهای خلاق و دلسوز و نه افرادی که در همه جلسات حضور دارند و سخنرانی میکنند و سخنانشان کاملاً تکراری شده است، استفاده کند و مجموعه مشکلات را تجمیع و طبقهبندی نماید و در اختیار همگان قرار دهد.
*.م.ن
جناب آقای نوری دیدگاه های جنابعالی مثل همیشه سازنده و راهگشاست, اضافه می کنم دربحث موضوعات تفریح و گردشگری معلولان و اینکه پرداختن به این مقوله و ایجاد زیرساخت های مورد نیاز, گذشته ازرفع نیاز گروه های مختلف معلولان کشور, موجب جذب گردشگران معلول و سالمند از تمام نقاط جهان و درنتیجه ارز آوری برای اقتصاد گردشگری کشورخواهد شد نیز متاسفانه هیچ توجهی نشده است و بسیاری موارد دیگر که در این سطور مجال پرداختن به آن ها نمی باشد.