کتاب جدید از هانیه عرب
کتاب جدید از هانیه عرب
محمد نوری، 1 مهر 1396
کتاب جدید نویسنده زیبا قلم هانیه عرب به بازار آمده مشخصات مأخذشناسی این اثر چنین است:
دریای نور، هانیه عرب، چاپ اول: تهران، انتشارات نظری، 1396، 176ص.
این کتاب بعد از مقدمه نویسنده با عنوان تقدیر سپاس و دو مقدمه از آقایان حسن عرب و حسین عرب، شصت و یک مقاله از نویسنده درج شده است. پس از این مقالات، گزارشی با عنوان «اهمّ فعالیتهای آموزشی و فرهنگی در حوزه معلولین با هدف فرهنگ سازی» آورده و به معرفی آثارش و رتبهها و جوایزی که کسب کرده میپردازد.
اکنون نگاهی میاندازم به محتوای این نوشتهها: اولین نوشته این مجموعه مقدمه هانیه عرب با عنوان تقدیر و سپاس است. اینگونه شروع میکند: دنیای واژگانم را به انسانهایی تقدیم میکنم که با دل دریای خویش لطافت احساسم را درک کردند.
هانیه رایحه واژگانش، گل بوتههای قلمش، احساس زلالش و زیبایی احساسش را به کسانی تقدیم میکند که او را درک کردند و تلاش نمودند او را به عنوان یک فرهیخته به جهان معرفی کنند، آری در ادامه مینویسند این اثرش را به محمد کمالی و محمد نوری تقدیم میکند. این جملات هانیه بغضم را ترکاند؛ با خود فکر کردم هانیه در اوج معرفت انسانی است در زمانی که رؤسای ادارات و سازمانهای متصدی امور معلولین و مدیران ارشد نهادهای متکفل معلولان، پژوهشگران، نویسندگان، فیلم سازان، هنرمندان و خلاصه هر کس که با قلم و قدمش خواسته کاری برای این قشر انجام دهد را فراموش کردهاند، یک انسان عارف به معنای واقعی به وسط میدان آمده و از کسانی چون محمد کمالی تشکر و تقدیر کرده است. جملات هانیه مرا به یاد سخنان امام حسین انداخت. امام حسین علیه السلام در آستانه عزیمت به کربلا و خلق رخداد بزرگ عاشورا نخبگان و دانشمندان را در مکه جمع کرد و به آنان نکاتی را متذکر شد از جمله به آنان گفت:
از سرنوشت این جامعه میترسم چون آفت ظلم و نقمت ریشههای آن را خشکانده و نه تنها به نابینایان و ناشنوایان و افراد دارای معلولیت حرکتی توجهی نمیشود بلکه کسانی که برای آنها کاری انجام میدهند هم مغفول و فراموش شدهاند.
اینکه تا کنون ندیدهایم بهزیستی یا آموزش استثنایی برای هانیه یا محمد کمالی نشستی برگزار کنند و از خدمات آنها تشکر نمایند یا از تألیف و نشر کتاب هانیه او دو خط تشکر نمایند، نشان از وضعیت فلاکت بار جامعهای است که ویژگیهای آن را حضرت بر شمرده است و واقعاً باید با صد بیم و هراس در چنین جامعهای زندگی کرد.
اگر هزاران بار به هانیه احسنت گفت و تمام طلاهای جهان را به پایش ریخت باز کم است چون معرفت و شعورش بالاتر از همگان است و متوجه هست که خدمت به معلولین چقدر ارزشمند و مؤثر است و لازم است از خادمان معلولان تشکر کنیم.
هانیه نه اموالی دارد و نه موقعیت و پست و مقام خاصی، از اینرو بهترین داراییهایش یعنی رایحه واژگانش، گل بوتههای قلمش، لطافت و زیبایی احساسش را به خادمان فرهنگی معلولان تقدیم کرده ایت. این جلاتش در اوج انسانیت و تعالی روحی و رشد معنوی است.
پس از تقدیر و تشکر مؤلف، دو مقدمه از حسین عرب و حسن عرب درج شده است.
سپس مقالات در دو فصل تنظیم شدهاند. فصل اول (باران خورشید) شامل 21 مقاله و تماماً درباره حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و دیگر معصومین علیهم السلام و ائمه علیهم السلام و رهبران دینی است.
فصل دوم (سرزمین سبز رؤیاها) شامل 40 مقاله و درباره جامعه ایران، ویژگیهای جامعه امروز ایران و ویژگیهای جامعه مطلوب را در این مقالات بررسی کرده است.
ویژگی همه این نوشتهها برخورداری از تمثیلها، استعارات و کنایات است. اساساً قوت قلم و جذابیت نوشتههای ایشان در این است که میتواند با استفاده از عنصر خیال و پرورش یک مطلب در قوه مخیله، ابعاد آن را با تشبیهات مأنوس تبیین و معرفی میکند.
در پایان گزارشی درباره کتابهایی که هانیه منتشر کرده، جوایز و تقدیرنامههایی که دریافت نموده و مصاحبههایی که با رسانهها داشته، آمده است. در مجموع 31 مورد را معرفی کرده است. ولی در برخی از این موارد 5 کتاب یا 6 مقاله معرفی شده است و با احتساب این موارد بر اساس این گزارش هانیه 43 محصول داشته است.
اولین محصول را وقتی سوم دبیرستان بوده یعنی در سال 1379 عرضه کرده است. یعنی طی 17 سال، 43 اثر داشته است. به عبارت دیگر هر سال 5/2 اثر و محصول داشته است.
با توجه به معلولیت شدید 95 درصدی ایشان و با توجه به اینکه درگیر تحصیل و دانشگاه بوده، اما از خدمت فرهنگی به جامعه غفلت نکرده و با مصاحبه و نوشتن مقاله و کتاب با مشارکت در جشنوارهها و همایشها، فعالیتهای قابل توجه داشته است.
زندگی هانیه که اکنون 27 ساله است، میتواند سرمشق و الگوی خوبی است، اولاً برای خود معلولان. زندگی سراسر خدمت و فعالیت ایشان به ما میگوید معلولیت مانع پیشرفت نیست و معلولین بیجهت خودشان را منزوی میکنند. معلولین میتوانند با مشارکت همه جانبه علاوه بر خدمت رسانی، توانمندیهای معلولین را معرفی کنند و به تدریج با اشتغال در مسئولیتها و پستهای مهم راه درست اصلاح امور معلولان را هموار نمایند.
دوم، هانیه الگو و سرمشق برای عموم جوانان وطن است. چرا جوانان اوقات این سرمایه بی نظیر زندگیشان را با بطالت و عدم فعالیت سودمند از دست میدهند؟ با اینکه هر جوان میتواند مبتنی بر استعدادها و تواناییهایش، راه صحیح پیشرفت و خدمت به جامع را پیش گرفته و به مدارج عالی برسد.
اما نکته آخر، وظیفه عموم مردم است؛ چنین انسانهایی چون هانیه که به رغم مشقتهای فراوان راه خدمت را برگزیدهاند و با نوشتن کتاب و مقاله به فرهنگسازی مشغول هستند را فراموش نکنند بلکه با روشهای ساده و بدون خرج، مردم میتوانند از چنین افرادی تشکر کرده و آنان را تشویق کنند. در نتیجه فضایی گرمی در جامعه پدید خواهد آمد و از جمله معلولان برای خدمت کردن نشاط و علاقه پیدا میکنند.
مردم میتوانند اجرای شیوههایی مثل موارد زیر اعلام تشکر و اعلام پشتیبانی کنند:
ـ هم محلهایها و همسایگان هانیه روی یک مقوا جملات مثل موارد زیر را بنویسند و اول کوچه نصب کنند: هانیه نویسنده توانا از اینکه در همسایگی تو هستیم مفتخر هستیم؛ ما همسایگان هانیه عرب این دختر توانمند و نویسنده خادم جامعه، از آثارش استقبال میکنیم.
ـ ایام عید مراسمی در خانه یکی از مردم یا خانه خود هانیه یا در مسجد محل گذاشته و بزرگان و معنونین محل از هانیه تشکر کنند.
ـ افراد دارای تمکن مالی میتوانند یکصد یا پانصد نسخه از کتاب ایشان را خریداری و زیر نظر نهادهای مؤظف در کتابخانههای روستاها و شهرها یا در مدارس پخش کنند.
ـ آموزش و پرورش میتواند نقش سازندهتری داشته باشد و ایشان را به مدارس ببرد تا برای بچهها صحبت کند و از به موفقیتهای خودش به آنان بگوید.
و دهها شیوه دیگر وجود دارد که مردم یا نهادهای دولتی میتوانند عمل کنند و از چنین ظرفیتهایی بهرهبرداری نمایند.
اما تشکلهای معلولیتی وظایف سنگینتری بر عهده دارند و لازم است از معلولان فرهیخته بیشتر برای الگوسازی و فرهنگ سازی استفاده کنند. هانیه میتواند محور مجموعه فعالیتها برای راهاندازی نویسندگی و گسترش این رشته در جامعه هدف باشد و تشکلها برای رسیدن به این هدف میتوانند برنامهریزی کنند.
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)