نقش معنویت و اندیشه در سلامت
توان نامه
فصلنامه مطالعاتی و اطلاع رسانی ویژه معلولیت و توانمندسازی
Quarterly of Studies and Information Specially Disabled and Empowerment
شماره 4-5، بهار و تابستان 1395، 128 صفحه
با تحقیقات ویژه: جامعهسازی جبار باغچهبان؛ کتاب معلولیتی؛ معلولیت در افغانستان
(Jabbar baghche ban’s Sociology, Book for Disabled People, Disability in Afghanistan)
دریافت کامل مجله: PDF، 5 MB
نقش معنویت و اندیشه در سلامت
محمد نوری
اشاره
روان شناسان در دوره جدید و دانشمندان اخلاق و فلاسفه در دوران سابق درباره تأثیر روح و روان، فکر و ذهن در سلامتی انسان تجارب مختلفی را مطرح کردهاند. معلولین با در اختیار داشتن این تجارب میتوانند بخشی از درد و غم خود را کاهش دهند، یا در سلامت خود بکوشند. این مقاله درصدد است سلامتی را که معلولین میتوانند از طریق معنویت و ذهنیت مثبت به دست آورند، توضیح دهد. توانبخشی در نظام بهزیستی، رکن اصلی سلامت معلولین محسوب میشود. قطعاً فقط به چشم و عملیاتهای مرتبط به جسم انسان محدود نمیشود و به جنبههای روحی و روانی و فکری و اعتقادی هم میشود.
چنده دهه است کتاب درمانی Bibliotherapy، دعا درمانی Prayertherapy و امثال اینها بیشتر مطرح شده است.
ماهیت معنویت و ذهنیت
امروزه ثابت شده ویژگیهای مثل امیدواری، رضایت، احساس نشاط از یک طرف و مثبت اندیشی، باور به خداوند هستی بخش و امثال اینها در سلامتی انسان مؤثراند. چون افرادی که این ویژگیها را دارند کمتر در معرض بیماریها هستند. اما در اینکه معنویت و ذهنیت مثبت یا تفکر مثبت چیست؟ اتفاق نظر وجود ندارد. این اصطلاح چندین دهه است که در ادبیات نوشتاری نویسندگان غرب و شرق مطرح است؛ اما متأسفانه تا به حال هیچ یک از واژه نامهها و فرهنگ نامهها یا دایرةالمعارفها تعریفی جامع و دقیق از این اصطلاح ارائه ندادهاند. به همین دلیل حدود و ثغور این واژه و تمایز یا اشتراک آن با اصطلاحاتی همچون عرفان و دین چندان معلوم نیست… بشر جدید دائماً در اضطراب، دلهره، اندوه، غم و احساس سر در گمی و بیمعنایی به سر میبرد و علم و عقل جدید نیز نمیتواند این مشکلات روحی و روانی او را برطرف نماید. در جستجوی چیزی است که برای او شادی، نشاط، آرامش و امید به زندگی را پدید بیاورد. چیزی که موجب میشود انسان تفسیر و تصویر معناداری از جهان هستی داشته باشد و با رضایت باطن زندگی نماید. منظور از «معنویت»، در اصطلاح غربیان و برخی نویسندگان داخلی، چیزی است که بهرهمندی از آن موجب میشود چنان حالتهایی در انسان پدید نیاید و با چیزی است که قدرت مقابله با چنان حالتهایی را در انسان ایجاد میکند. تنها چیزی که در این تعریف عاید انسان میشود نوعی رضایت باطن است که البته سازگار است با اینکه زندگی آدمی منحصر به دنیا باشد یا به نظر شخص، زندگی پس از دنیا هم وجود داشته باشد. معنویت دینی انسان را محدود به حیات دنیا نمیداند. زندگی اصلی او را در جایی دیگر دانسته و همه زندگی دنیا با همه شادیها و بیمها و امیدهایش را صرفاً پلی برای وصول به حیات حقیقی میداند. از نگاه اسلام معنویت منهای خدا معنا و جایگاهی ندارد. اصولاً بدون اتصال به منبع اصلی حیات، نشاط و شادی و امید حقیقی حاصل نخواهد شد، و معنویت دینی است که انسان را به آن منبع اصلی حیات متصل میکند و در ذیل سایه او به وجود و حیات انسان معنا میدهد.
معنویت، لب اللباب دین، گوهر اصلی و مرکزی و اجتناب ناپذیر دین است. همه ادیان به این گوهر مشترک دعوت میکنند. برای رسیدن به معنویت همه ادیان برنامههایی عرضه کردهاند. (بررسی نقش معنویت، ص 12-13.) گاه تفکر مثبت، مطالعه، کتاب درمانی، باور و امثال اینها که با فکر و ذهن کار دارد را جزء معنویت میشمارند. در واقع معنای معنویت را وسیع گرفته و هر چیز غیر جسمی و غیر مادی را معنویت میدانند.
چیستی سلامت
سلامت دارای ابعاد جسمی، روحی، معنوی و اجتماعی است. شخص وقتی بتواند یک زندگی با نشاط و خلاق و سودمند داشته باشد. گفته میشود، سالم است. به عبارت دیگر سلامتی فقط فقدان معلولیت یا بیماری نیست و بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی سلامت دارای ابعاد مختلفی است که تنها یکی از آنها بعد جسمی است. سلامت روانی و معنوی که شاید در بسیاری اوقات از سلامت جسمی هم مهمتر باشند، دو بعد دیگر سلامت کامل را میسازند. همه اینها یعنی اینکه برای داشتن سلامت کامل باید جسم، روان و روح انسان همگی سالم باشند. حتماً میپرسید روان چه فرقی با روح دارد و مگر سلامت روان همان سلامت روح نیست؟ بله این دو با هم تفاوت دارند. مثلاً بسیاری از بیماریهای روانپزشکی به دلیل عملکرد نادرست مغز بروز میکنند که شاید بتوان این عملکرد نادرست را به کمبود یا ازدیاد یک ماده شیمایی در محیط مغز نسبت داد. ولی قضیه در مورد روح پیچیدهتر از اینها است و اعتقادات و باورها و ارزشهای معنوی را نمیتوان به این سادگی درک و لمس کرد و آنها را به فعل و انفعالات شیمایی و فیزیکی نسبت داد.
ارتباط سلامت و معنویت
بدن ما از جسم و روان تشکیل شده که با هم ارتباط دارند، و سلامت یا بیماری هر یک بر روی دیگری اثر میگذارد. سلامت معنوی بعد روانی سلامت است. امام محمدغزالی در کتاب احیا مینویسد: هر عضوی از بدن ما وظیفهای دارد که وقتی آن را خوب انجام ندهد یعنی بیمار شده است. وظیفه روح یا قلب معنوی هم، شناخت خالق و ارتباط با اوست. بسیاری از تحقیقات نشان میدهند که چیزهایی مثل باورهای مثبت، احساس آسایش و قدرتی که از پایبندی به مذهب به دست میآید، تمرکز حواس و دعا کردن میتوانند بر احساس سلامت انسان و بهبود زودتر بیماریها تأثیر مثبت داشته باشند. معنویت باعث میشود که انسان احساس بهتری داشته باشد و در نتیجه قدرت بیشتری برای مقابله با بیماریها به دست خواهد آورد. و همین امر حتی اگر بیماری را شفا ندهد سبب بهتر شدن بیمار میشود یا کمک میکند بیمار بهتر با بیماریش کنار بیایید. در آمریکا مرکز ملی طب سنتی و طب جایگزین تحقیقات گسترده درباره تأثیر دعا بر سلامت انسان و اطرافیان، بیش از 13 هزار نفر را مورد بررسی قرار داده و دریافته است که 54 درصد از آمریکاییها برای افزایش سلامتشان از دعا کردن کمک میگیرند و 52 درصد آنها از دیگران میخواهند که برای سلامت آنها دعا کنند. دکتر کاترین استونی از مرکز ملی طب جایگزین و سنتی آمریکا میگوید: برای کشف ارتباط میان معنویت و سلامت به تحقیقات زیادی نیاز است. ولی ما تا کنون به شواهدی دست یافتهایم که نشان میدهند وابستگی مذهبی و انجام کارهای مذهبی باعث سلامت بیشتر و عمر طولانیتر میشوند. این امر را میتوان به کارکرد بهتر سیستم ایمنی بدن و قلب و عروق نسبت داد. هر چند این قضیه کاملاً اثبات نشده است ولی کارهای مذهبی برای برخی از افراد راهی برای کاهش استرس محسوب میشود و همین کاهش استرس میتواند منشأ فواید بسیاری برای سلامت روان و جسم باشد.
سلامت معنوی
سلامت معنوی به عنوان یکی از ابعاد سلامتی در کنار سلامت جسمی، ذهنی و اجتماعی مطرح شده است. اما هنوز به دلیل عدم اجماع بینالمللی در تعریف سال 1948 سلامت سازمان جهانی بهداشت وارد نشده است. با این که در برخی متون، تعاریف معنویت و تدین تفکیک شده اما در مورد همین تعاریف نیز طیف نظرات محققان متفاوت است. دیدگاه معنوی بر روی باورها، نگرشها ارزشها و رفتارها تأثیر عمیق داشته و بر روی بیوشیمی و فیزیولوژی بدن تأثیر میگذارد. این تأثیر روی فکر و بدن به نام تندرستی معنوی نامیده میشود. مطابق بررسی متون دیدگاه معنوی از راههای زیر روی سلامت جسمی، روانی و اجتماعی تأثیر میکند.
ـ رفتارهای بهداشتی: متدینان در مورد، پاکی و نجسی، غذای حلال و حرام، رفتار جنسی با جنس موافق و مخالف حساس هستند و اصول دینی را مراعات میکنند. چون تعهد دینی و معنویت موجب فعال سازی مسئولیت پذیری شخص در زمینه اصول و باورهای مندرج شده در دین میشود، که اثرات جسمانی و روانی را نیز به خود اضافه میکند. مانند رفتارهای تغذیهای توصیه شده در ادیان.
ـ حمایت اجتماعی: انجام مناسک دینی و معنوی توصیه شده در دین موجب افزایش حمایت اجتماعی شده که مؤلفه اخیر یکی از تعیین کنندههای اجتماعی سلامت شناخته شده است. دین تعاملات اجتماعی را افزایش داده و حمایت اجتماعی را به عنوان یک منبع ارتقای سلامت فراهم میآورد. نقش حمایت اجتماعی در کاهش واکنش پذیری قلبی و عروقی، تسهیل بهبودی پس از حمله قلبی و کاهش سایر عوامل خطر و از جمله کاهش استرس تأثیر مثبت دارد. حمایت اجتماعی با افزایش میزان جان به در بردن از انواع مختلف سرطان رابطه دارد.
ـ رشته به هم تنیده اعصاب پیامهای سلامتی را به اندامهای بدن میرسانند و موجب کارکرد صحیح دستگاههایی مثل قلب میشود و ایمنی بدن را بالا میبرد. این وضعیت را سایکونور و فیزیولوژیک مینامند.
یکی از تأثیرات مهم معنویت در زندگی، ارتقاء سلامت است. بیتردید همه میپذیریم که حفظ سلامت مستلزم تغذیه مناسب، ورزش و استراحت کافی، و پرهیز از عادات غلط مانند سیگار کشیدن است اما باورهای ما نیز بر سلامت و طول عمرمان تأثیر میگذارد. مطالعات نشان دادهاند که گرایشات معنوی قوی و نگرش مثبت موجب ارتقای سلامت میشود و بیمارانی که گرایشهای معنوی قوی دارند به بهبود خود از بسیاری بیماریهای مزمن مانند فشار خون بالا، بیماری قلبی و بهبودی پس از جراحی کمک میکنند.
گفته میشود که یک سوم از بیماریهای جسمی از عوامل روحی ناشی میشوند. بنابراین ارتباط بین اعتقادات دینی و حالات روحی بدان معنا است که اعتقاد دینی نقش مهمی در ابتلا به بیماری یا تندرستی دارد. در سالهای اخیر تحقیقات بسیاری نیز در این زمینه انجام شده است که این مطلب را تأیید میکند. دکتر دیوید روانشناس بالینی و استاد دانشگاه، درباره معنویت و تأثیر آن، تحقیقاتی داشته و نتایج آن را در مقالهای در مجله «روانشناسی امروز» به چاپ رسانده و مینویسد:
یک روانشناس، در کمتر از یک ساعت، زندگی مرا دگرگون کرد. بیست سال پیش در خلال اولین جلسه درمان، او به من گوش فرا داد، به گونهای که هیچ کس پیش از آن، سخنانم را نشنیده بود. داستان زندگیام را گفتم. این اوّلین باری بود که آن را برای کسی بازگو میکردم؛ اما او بهرحال، واقعیت را شنید. در انتهای جلسه، به آرامی گفت: «شما تشنه معنویت هستید. شروع به گریه کردم. من، یک مرد 31 ساله، جایی در اعماق وجودم، میدانستم که حق با اوست. بعد از آن، در طی دو سال، در قالب یک دوره روان درمانی، آموختم که چگونه از روح خود مراقبت نموده، آن را تغذیه نمایم. روانشناسی به من مهارتی داد که برای ساختن یک زندگی پرشور و عمیق، بدان نیاز داشتم. امروز، من به عنوان یک روانشناس بالینی و یک استاد دانشگاه، مراجعان و دانشجویانم را در این تجربه، شریک میکنم؛ چون معتقدم معنویت برای خوشبختی و معنویت روان افراد، ضروری است.
من مراجعان و دانشجویان خود را ترغیب میکنم که آنچه آنها را عمیقاً تحت تأثیر قرار میدهد بشناسند. این چیز میتواند یک سمفونی از بتهوون، پیاده روی در کوه، یا حضور در یک گالری نقاشی باشد. سپس به آنها کمک میکنم تا طبق برنامه منظّمی، این فعالیتها را در برنامه روزانه خود بگنجانند.
در مقالهای از سایت www.salamatiran.com در بخش مصونیت با دین میخوانیم:
دین و معنویت شکل دهنده رفتارهای فرد در زندگی و اجتماع نیز میباشد و بهرهگیری از این توان میتواند فرد را در برابر بسیاری از بیماریها مصون و جامعه را ایمن نماید که قطعاً در جهان امروز به دلایل مختلف به خوبی مورد توجه واقع نشده است. متأسفانه در ایران تحقیقی که بتواند میزان اعتقاد مردم را به معنویت مذهبی در اصلاح نارساییهای سلامت نشان دهد ارایه نشده است، اگر چه در ظاهر قضیه این امر کاملاً معنیدار است. همچنین در کشورهای اسلامی نیز تحقیقات قابل قبولی برای ابراز این مسئله پیدا نشد، اما در تحقیقات بینالمللی که در جوامع غیر مسلمان صورت گرفته است اطلاعات جامعی دیده میشود. در یکی از این مستندات معلوم شد که 90 درصد افراد بالغ به عالم غیب و وجود حضرت حق تعالی اعتقاد دارند. بیش از 70 درصد مردم مذهب را عامل مؤثری در زندگی خود میدانند. در مطالعه دیگری که روی بیماران بستری در بیمارستان انجام شد 77 درصد بیماران انتظار دارند پزشکان معالج مسائل معنوی را در فرآیند درمان آنها مدنظر قرار دهند و 37 درصد آنها انتظار دارند که پزشکان به طور مکرر اعتقادات مذهبی را مطرح کرده و بیماران را به توجه به آنها دعوت کنند. اگر به این تقاضای بزرگ اجتماعی توجه کنیم مطمئناً لازم میدانیم از این سرمایه در سلامت مردم در ابعاد مختلف پیشگیری، تشخیص و درمان و توانبخشی استفاده کنیم. سلامت معنوی، متفاوت از سلامت روحی و روانی و اجتماعی است، اگر چه تأمین آن که منبعث از اعتقادات غیر مادی است میتواند روی همه این زمینهها تأثیر بگذارد. اما سلامت معنوی، ناشی از اعتقادات است، ناشی از ارتباط انسان با خالق خود میباشد، ارتباط با قدرتی که کاملاً فراتر از قدرتهای شناخته شده مادی است. این ارتباط در ادبیات دینی ما به خوبی در الفاظ توکل و توسل و تسلیم معنی شده است، اما ما نتوانستهایم ارزش آن را نشان دهیم.
روان شناسان، به خصوص روان شناسان سلامت، نقش دین و مذاهب را در زمینههای مختلف مورد بررسی قرار دادهاند، به گونهای که امروزه روان شناسان ارتباط میان بهداشت و سلامت جسمانی و روانی انسان با اعتقادات و باورها و رفتارهای دینی و اخلاقی را غیر قابل انکار میدانند. در سالهای اخیر، استفاده از مذهب و اعتقادات دینی مورد توجه سیاست گذاران و تدوین کنندگان استراتژیهای بهداشت جامعه نگر در سازمان جهانی بهداشت (WHO) نیز قرار گرفته و این سازمان بخشی از انتشارات خود را از سال 1992 به آموزش بهداشت از طریق مذهب به عنوان راهکار زندگی سالم اختصاص داده است و کتابها و جزوات زیادی را تحت عناوین دینی نظیر: بهداشت از دیدگاه اسلامی، ارتقای سطح بهداشت از طریق سبک زندگی اسلامی و نیز نقش مذهب و اخلاق در پیشگیری و کنترل بعضی بیماریها منتشر نموده است. بسیاری از روان شناسان نظیر یونگ، فرانکل، تیلیچ و آلپورت معتقدند که یک نظام ارزشی دینی، نقش مهمی در سلامت روانی ایفا میکند.
اندیشه و فرهنگ
گاه معنویت را شامل اندیشه و تفکر هم میدانند؛ به هر حال در دهههای اخیر نقش تفکر و مواردی مثل کتاب درمانی Bibliotherapy برجستهتر شده است.
کتاب درمانی به عنوان بهرهگیری از مطالب خواندنی به منظور درمان بیماریهای جسمی و بهداشت روان سابقه دیرین دارد و سابقه آن تا عهد باستان دیده میشود. نام کتابخانه شهر تب «شفا خانه روح» بود و ارسطو از اثرات درمانی ادبیات بحث کرده است. در قرن 19 بخشی از معالجه بیماران مطرح شد. در کتاب درمانی علاوه بر شناخت بیماری، شناخت کتاب نیز ضرورت دارد و این کار را پزشک، کتابدار، مشاور بهداشت روان انجام میدهند که باید آگاهی کافی از کتابهای منتشر شده و فنون هدایت گروهی و فردی را فرا گرفته باشند. امروزه کتاب درمانی رشته خاصی از کتابداری بیمارستانی است. آن را «خوانش درمانی» و «مشاوره از طریق کتاب» نیز خواندهاند.
در درمان معلولیتهای جسمی، فقط فیزیوتراپی شناخته و معروف است با اینکه کتاب تراپی در کشورهای پیشرفته جایگاه مؤثری دارد و لازم است در ایران به کتاب نقش و اهمیت ویژه در درمان انواع معلولیتها داده شود.
مطالعه کتاب به فرد اطلاعات و دانش میدهد و فرد خود را رها شده از پوچی دانسته و خود را دارای وزانت علمی و قوت فکری مییابد. البته این یکی از آثار کتاب و کتاب تراپی است و آثار بسیار دیگر هم دارد. درمان یا پزشکی فرهنگی cultural medicine رشته پزشکی است. روشی در پزشکی بالینی است و مبتنی بر لحاظ فرهنگ، نژاد، و مذهب بیمار در هنگام تشخیص بیماری میباشد مسائل مرتبط با رژیم غذایی، درک متفاوت از بیماری در فرهنگهای گوناگون، آداب و رسوم تولد و مرگ، و تفاوت مقدار لازم دارو برای نژادهای گوناگون از دیگر موضوعات مطرح در این رشتهاند. روان پزشکی فرهنگی شاخهای از پزشکی فرهنگی است. برخی از بیماریهای روانی، مثل اسکیزوفرنی، در همه فرهنگها دیده میشوند، ولی برخی دیگر از بیماریها در بعضی از فرهنگها شایعترند. در برخی از جوامع غیر غربی، بروز حالت تسخیر و خلسه در هنگام بر افروختگی رفتاری طبیعی به حساب میآید، ولی این حالات در جوامع غربی با دارو درمان میشوند. به علاوه، ممکن است در فرهنگهای متفاوت سیر بیماریها متفاوت باشد.
فرهنگ اسلامی و سلامت
تأثیر ایمان و عمل صالح در سلامت روان و به دنبالش سلامت جسم انسان در آموزههای اسلامی فراوان به چشم میخورد. به عنوان نمونه سوره کهف در چند آیه به موضوع معنویت و سلامت میپردازد.
محتوای سوره کهف با انذار و تبشیر دعوت میکند، اعتقاد حق و عمل را در پیشرفت مؤثر میداند. آیه آخر این سوره میفرماید «فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملاً صالحا و لا یشرک بعباده ربه احدا (کهف، آیه110). یعنی کسانی به خداوند امید دارند باید کار شایسته انجام دهد و موحد باشد.
آیه نخست سوره کهف میفرماید:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی أَنْزَلَ عَلی عَبْدِهِ الْکِتابَ وَ لَمْ یجْعَلْ لَهُ عِوَجاً، حمد برای خدایی است که این قرآن را برای بندهاش فرستاد و برایش هیچ کثری و نقصان قرار نداد.
علامه طباطبایی ذیل این آیه مینویسد: وظیفه انبیاء ایجاد جامعهای بدون نقصان و کثری است. یعنی ایجاد جامعه سالم و مردمی دارای سلامت و به دور از انواع مشکلات روحی و روانی و جسمی و اجتماعی. بنابراین سلامت، شاد زیستن، آرامش فردی، امنیت اجتماعی، سلامت فردی و اجتماعی و درمان مصائب جسمی و روحی و اجتماعی جزء وظایف پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلم بوده است.
به نظر قرآن کریم همه اینها در پناه ارتباط با خداوند و توکل بر خدا و پرستش و عبادت او به دست میآید.
سوره کهف سر گذشت افرادی را مطرح میکند که به دلیل انتقاد و قیام علیه طاغوت زمان به مرگ تهدید شدند او به دلیل خدا پرستی، امنیت و آرامش پیدا کردند و از مرگ نجات یافتند.
درباره آنان در سوره کهف آمده است:
«إِذْ أَوَی الْفِتْیةُ إِلَی الْکَهْفِ فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ هَیئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً فَضَرَبْنا عَلَی آذانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنینَ عَدَداً» (آیه 10 و 11)
آنگاه که آن جوانمردان به غار پناه بردند، گفتند: پروردگارا! از سوی خود رحمتی به ما عطا کن و برای ما رشدی در کارمان فراهم ساز
پس ما تا چند سالی که در آن غار بودند، بر گوشهای آنان پرده خواب و بیهوشی زدیم.
در ادامه داستان خداوند این مطلب مهم را که آرامش و پایداری دلها به دست خداست یادآور شده میفرماید:
وَرَبَطْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَ مِن دُونِهِ إِلَٰهًا لَّقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا (آیه14)
و ما به دلهایشان نیرو و استحکام بخشیدیم، آنگاه که آنان به پا خواستند (و بر خلاف عموم مردم) گفتند: پروردگار ما همان پروردگار آسمانها و زمین است، هرگز جز او (کسی را به) خدایی نخواهیم خواند، چرا که در این صورت حرف خطایی گفتهایم.
این جوانان مشکل پیدا کردند و فضا برایشان ناامن شد و افسرده و نگران بودند، اما وقتی به خدا پناه بردند و خواستار رحمت خدایی شدند، خداوند آرامش روحی و ذهنی و باطنی به آنها داد دقیقاً مثل انسانهای بسیار مضطرب که پزشک به آنها داروی خوابآور میدهد تا با خوابیدن آرامش پیدا کنند. از طرف دیگر محیط غار را هم برای آنان امن میکند تا دشمنانشان نتوانند به درون غار بیایند.
در آیه 14 خداوند میگوید وقتی اینان به سراغ من آمدند آنها را محکم بستیم. کسانی که در جاهای خطرناک و اضطرابآور مثل ماشین و هواپیما هستند کمربند میبندند، رابط یعنی کمربند بستن و کنایه از سلب اضطراب و پیدا کردن آرامش است. درجای دیگر میفرماید: آنان جوانانی بودند که به دلیل ایمان آوردن به خداوند بر هدایتشان افزودیم، إِنَّهُمْ فِتْیةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى (آیه13).
در همین سوره میفرماید اصحاب کهف از ظلم و شرک و دروغگویی و فضای شرکت آلود جامعه به غار پناه بردند و از خداوند کمک طلبیدند، خداوند هم درهای رحمت را به روی آنان گشود و در کارشان گشایش ایجاد کرد: فَأْوُا إِلَى الْکهْفِ ینشُر لَکمْ رَبُّکم مِن رَحمَتِهِ وَیهَیئْ لَکم مِنْ أَمْرِکم مِرفَقًا (آیه16)
رحمت الهی، گشایش در کار، افزایش هدایت، امدادها و مساعدتهای الهی است که موجب رهایی از افسردگی و هدف پیدا کردن در زندگی است. آنان ملجأ و پناهگاهی جز خدا نخواستند، خداوند هم به آنان آرامش و امنیت بخشید تا در پناه او سالها راحت و به دور از هیاهوهای اجتماعی باشند.
امید، باورهای مثبت، آسایش و توانمندی از اعتقادات مذهبی، و از ارتباط با خدا و دعا به دست میآید و اثر شفا بخش دارند. یکی از عوامل مؤثر در ایجاد سلامت روان و نشاط و شادی و امید در زندگی از اعتقادات دینی نشأت میگیرد. کسانی که ایمان واقعی به لقاء پروردگار و بازگشت به سوی او دارند، هرگز دچار پوچی و ناامیدی و افسردگی روحی نخواهند شد. انسان وقتی به آیندهای روشن امید داشته باشد، احساس نیکو و حالتی شاد به وی دست خواهد داد و باعث نشاط و تحرک وی میگردد. و در او انگیزه کار و تلاش ایجاد میکند. و او را به فعالیتهای صحیح در زندگی وادار مینماید. باور به معاد حتی در حدّ امید اهرمی کار آمد در گرایش به عمل است و در ایجاد زندگی سالم مؤثر است.
حضرت علی علیه السلام در نهجالبلاغه میفرماید: «پروردگارا! تو از هر مونسی برای دوستانت مونستری و از همه آنها برای کسانی که به تو اعتماد کنند، برای کارگزاری، آمادهتری. پروردگارا! آنان را در باطن دلشان مشاهده میکنی و در اعماق ضمیرشان بر حال آنان آگاهی و میزان معرفت و بصیرتشان را میدانی، رازهای آنان نزد تو آشکار است و دلهای آنان در فراق تو بیتاب. اگر تنهایی سبب وحشت آنان گردد، یاد تو مونس آنها است، و اگر سختیها بر آنان فرو ریزد، به تو پناه میبرند.
آقای دیل کارنگی، روانشناس معروف آمریکایی مینویسد: «هنگامی که کارهای سنگین قوای ما را از بین میبرد و اندوهها هر نوع ارادهای را از ما سلب میکند و بیشتر اوقات، که درهای امید به روی ما بسته میشود، به سوی خدا روی میآوریم، ولی اصلاً چرا بگذاریم روح یأس و ناامیدی بر ما چیره شود؟ چرا همه روزه به وسیله خواندن نماز و دعا و به جا آوردن حمد الهی، قوای خود را تجدید نکنیم.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «چه مانعی دارد که چون یکی از شما غم و اندوهی از غمهای دنیا بر او در آید، وضو بگیرد و به مسجد رود و دو رکعت نماز بخواند و برای رفع اندوه خود، خدا را بخواند، مگر نشنیدهاید که خداوند میفرماید: از صبر و نماز یاری بجویید.
معنویت بر عملکرد سیستم ایمنی تأثیر میگذارد. معنویت، ایمان، حضور در مکانهای مذهبی عملکرد سیستم ایمنی را بهتر میسازد و قدرت بدن را افزایش میبخشد. زمانی که بدن احساس امنیت کند و در آرامش قرار گیرد، سیستم عصبی قادر است آرامش خود را حفظ نماید و به شیوه طبیعی عمل کند. بنابراین سیستم ایمنی قادر است بهتر عمل کند. در واقع در این حالت همه اعضای بدن در مقابله با بیماریها موفقترند و در این شرایط معلول بر مشکلات بهتر میتواند غلبه کنند.
خلاصه
معلولان با تکیه و توکل به خداوند، ایمان و اعتقادات صحیح، ذکر گویی، نماز خواندن، نجوا و درد دل با خداوند، خود از بار شدید آلام و دردها آزاد کنند، تخلیه روحی و روانی شوند و از فشارهای روحی نجات پیدا کنند. معلول تصادفی بود که شکستگیها و جراحات موجب دردهای روزانه شدید در او بود. میگفت وقتی دردهایم شدید میشود، به نماز میایستم و گویا همه دردهایم یکباره به انتها میرسد.
مآخذ
اخلاق در قرآن، محمدتقی مصباح، تحقیق و نگارش محمدحسین اسکندری، قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی رحمة اللّه علیه، 1376.
انسان در جستوجوی معنا، فرانکل، تهران، 1392.
انسان و مرگ (درآمدی بر مرگ شناسی)، غلامحسین معتمدی، تهران، نشر مرکز، 1372.
بهداشت و روان: جزوه درسی، سیدمحمدحسین جلالی تهرانی.
پایان راه (پیرامون مرگ و زندگی)، ر. ک: الیزابت کوبلر، تهران، رشد، 1379.
پایگاه اطلاعرسانی پزشکی ایران سلامت.
ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی.
تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، قم، هدف، 1380.
دانشنامه دانش گستر، تهران، مؤسسه دانش گستر.
دین و روان، جیمز ویلیام، ترجمه مهدی قائنی، تهران، 1369.
روانشناسی دین و معنویت، دیوید فونتانا، ترجمه: ا. ساوار، تهران، مؤسسه ادیان و مذاهب.
سلامت معنوی و نقش نظام سلامت، برگرفته از سایت www.kibod.com
مجله بازتاب اندیشه، مقاله از مصطفی ملکیان، شماره 10.
مجمع البیان، فضل بن حسن طبرسی.
مقاله انسان، دین و معنویت نوین از محمدرضا جهانگیرزاده، در سایت www.hawzah.net
مقدمهای بر روانشناسی یونگ، فوردهایم، ترجمه مسعود میربها، تهران، 1385.
نمازشناسی، حسن راشدی، تهران، ستاد اقامه نماز، 1377.
نهج البلاغه، خطبه یکم.
www.salamatiran.com
www.niazpardaz.com
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.