نشست فعالان موسیقی دارای معلولیت استان قم
نشست فعالان موسیقی دارای معلولیت استان قم
شنبه 26 فروردین 1396 فعالان موسیقی و هنرمندان نوازنده و خواننده دارای معلولیت استان قم در دفتر فرهنگ معلولین تجمع داشتند و درباره مشکلات و مسائل خود بحث کردند.
از قدیم پیشکسوتان موسیقی در قم حضور داشته و کارهایشان در داخل ایران و در خارج از کشور همواره با استقبال همراه بوده است. از اینرو قم یکی از پایگاههای مهم موسیقی کشور و دارای چهرههای مهم بوده است.
اما هنرمندان حاضر در جلسه امروز از نظر تئوری و آموزش سالها کار کرده و تجارب خوبی آموختهاند. از جهت عملی هم سابقه چند ساله دارند. آقای محسن فرهادی سنتی خوان وآقای جهان پاپ خوان است و اجراهایی در سطح ملی دارند. اما به دلیل معلولیت و نداشتن پشتوانههای مالی نتوانستهاند کارآیی در سطح جهانی داشته باشند.
برای اینکه هنرمندان دارای معلولیت قم بتوانند پیشرفت داشته و بتوانند موسیقی اصیل ایرانی و اسلامی را در سطح ملی و جهانی به پیش ببرند، قرار شد: افراد حاضر مجموعاً یک گروه تشکیل دهند؛ درباره نام این گروه و چگونگی ثبت آن بحث شد؛ قرار شد مشارکت جدی در مراسم، اعیاد و مناسبتها داشته باشند.
اسامی فعالان موسیقی دعوت شده به نشست:
محسن فرهادی (جسمی و حرکتی، خواننده)
علیرضا کهندانی (نابینا، کیبورد)
عباس مهدیخانی (نابینا، پیانو و کیبورد و آهنگ سازی)
محمد وهابی (نابینا، کیبورد)
محمد ملک نژاد (کم بینا، نی و آواز)
ریحانه قنبری (نابینا، کیبورد)
عباس زند (جسمی و حرکتی)
داوود جهان منش (جسمی و حرکتی)
بهزاد رستمی (جسمی و حرکتی)
مسعود باقری (کم بینا، آواز و تنبک)
داوود جهانمنش: بنده به سهم خود از تلاشهایی که در این مؤسسه میشود تشکر میکنم. ولی معتقدم با توجه به سابقه این دفتر شما باید زودتر به بحث موسیقی در میان معلولان اهمیت میدادید. دغدغه من به عنوان یک فرد معلول این است که چرا معلولان قم گروه موسیقی ندارند، چرا فردی مثل من که 11 سال در تهران با مشکلات فراوان موسیقی خواندم، نتوانم به کسانی که دوست دارم کار خودم را عرضه کنم و نتوانم راهی که باید اصولی به سمت فرهنگ، اسلام و قوانین کشورم باشد را پیش ببرم و مجبور باشم برای درآمدزایی در یک عروسی بنوازم، یا به یک فرد آموزش بدهم تا درآمدی کسب کنم. چرا من نباید در کنار دوستان معلول دیگرم باشم و در این زمینه فعالیت کنم و هر کدام از ما بخواهد مستقل عمل کند. ما میتوانیم در کنار هم گروهی داشته باشیم و حرفی برای گفتن داشته باشیم. چرا حداقل در همایشهایی که برای معلولان هست ما نتوانیم حضور داشته باشیم و از دیگر خوانندگان استفاده میکنند. من با رئیس سازمان بهزیستی هم برای راهاندازی این گروه صحبت کردهام ولی جوابی نگرفتهام. چرا ما نباید در راستای شناخت توانمندیهای معلولان به مردم عمل کنیم. شاید ما توانمندتر از افراد عادی باشیم ولی نمیتوانیم خودمان را نشان بدهیم. ما حتی میتوانیم در شهرهای دیگر فعالیت داشته باشیم.
مسعود باقری: همه اینها که فرمودید درد و دل دیگر دوستان هم هست. متأسفانه عدم اتحاد معلولان قم هم بخشی از این مشکل است. باید بتوانیم راهکارهایی را اجرایی کنیم تا همه معلولان چه نابینا و جسمی بتوانند در کنار هم کار کنند و به طور مثال گروه موسیقی را راهاندازی کنیم. دوستان در این زمینه راهکارهای خود را بفرمایید.
محسن فرهادی: از شما برای برگزاری این جلسه تشکر میکنیم. خدمت شما عرض کنم که این عدم حمایت سازمان بهزیستی از موسیقی را ما تنها در قم داریم. من دو دوره در جشنواره کشوری موسیقی در سال 79 و 87 شرکت داشتم. در شهرهای دیگر به این مسأله اهمیت زیادی دادهاند و حمایت میکنند. بحث همکاری معلولان با یکدیگر هم مهم است ولی اعتلای فرهنگی باید از مسئولان آغاز شود. 80 درصد مشکلات معلولان به دلیل عدم همکاری مسئولان با آنها است. مشکل دیگر من این است که سازمانهای ما مثلاً بهزیستی، آموزش و پرورش و … کمتر از افراد توانمند درون سازمان خود استفاده میکنند. خیلی از معلولان ما در موسیقی تحصیلات آکادمیک ندارند. یکسان نبودن سطح علمی دوستان کار را مشکل میکند. بحث دیگر مشکل مالی است. فردی که هزینه میکند تا بتواند هفتهای سه جلسه تمرین داشته باشد بعد از مدتی دلسرد میشود. قبل از داشتن یک گروه خوب داشتن یک تهیه کننده خوب مهم است. بحث مالی این نیست که پولی به آنها داده شود. حداقل تردد آنها رایگان باشد و مکان مناسبی برای تمرین داشته باشند. دلیل اینکه در تهران معلولان گروههای خوب موسیقی دارند این است که اسپانسر و قراردادهای کاری دارند.
علیرضا کهندانی: عرض سلام و خسته نباشید دارم و از آقای نوری برای برپایی این نشست تشکر میکنم. چند مطلب را اشاره میکنم. ابتدا هدف از تشکیل این گروه موسیقی مشخص شود. فراموش نکنیم اینجا قم است و شرایط خاص خودش را میطلبد. اگر بتوانیم هدف و مسیر را مشخص کنیم و مبتنی بر عقاید و شرایط قم باشد میتوانیم حمایت سازمان بهزیستی و دیگر مسئولان را هم داشته باشیم. مورد دوم اینکه بخشی از این مشکلات در این زمینه پول هست ولی باید علاقه و عشق در کار باشد، اگر صرفاً در پله اول بخواهند به بعد اقتصادی آن توجه کنند، رضایت حاصل نمیشود و همه مأیوس میشوند. ابتدا باید در این راه مقداری هزینه کنیم، تا ما را بشناسند، بعد بتوان از آن درآمدی کسب کرد. همانطور که دوستان فرمودند این گروه روابط عمومی و تهیه کننده خوب میخواهد. کسی که مدیر باشد، ارتباط خوبی با مسئولان داشته باشد و وقت نسبتاً آزادی داشته باشد.
پیشنهاد دیگر من این است که وقتی این گروه راهاندازی شد و انسجام گرفت آن زمان میتوان به دنبال کسب اعتبارات مثلاً از سازمان بهزیستی بود. وقتی در سطح استان کار کردیم میتوان همایشهای مختلف در این زمینه برگزار کرد. اگر بتوانیم کاری را آماده کنیم که با عقاید مردم و جامعه مغایرت نداشته باشد میتوانیم اجراهای بسیاری داشته باشیم.
محمد نوری: به نظر من در قم یک بحث هویتی وجود ندارد. باید یک تشکل که مردم آن را بشناسند، ایجاد شود و اگر این هویت ایجاد شود چشماندازهای آینده آن راحت خواهد بود. وقتی سازمان بهزیستی هم این هویت و بازتاب کارهایتان را ببیند راحتتر حمایت میکند. ما این کارها را میتوانیم انجام دهیم. هر کدام از شما باید کارها را تقسیم کنید.
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)