گزارش سومین مجمع هماندیشی سازمانهای مردم نهاد معلولین ایران- قزوین
سومین مجمع هماندیشی سازمانهای مردم نهاد معلولین ایران
5 و 6 خرداد ماه 1394- قزوین
گزارش گروه اعزامی دفتر فرهنگ معلولین
قرار شد در سومین مجمع یعنی 5 و 6 خرداد ماه 1394 در قزوین شرکت کنیم. ساعت 6 صبح از قم حرکت و ساعت 5/10 به قزوین رسیدیم. با اینکه از قبل اعلام شده بود جلسه 30/10 شروع میشود ولی با یک ربع تأخیر ساعت 45/10 شروع شد.
گزارش رخدادهای این جلسه را ذیلاً تقدیم میکنیم. نخست مجری برنامه(آقای سید اکبر حسینی) توضیحاتی داد و آقای سیدمحمد موسوی دبیر هیئت هفت نفره مجمع هماندیشی سازمانها و رئیس هیئت مدیره کانون توانای قزوین شروع به صحبت کرد و گفت:
– خدایا، در شرایطی که همه به فکر مادیاتاند و یهود پشت دیوار وال استریت به فکر ربودن سرمایههای جهان است ولی حلاوت خدمت به معلولین بسیار شیرینتر است و هیچ مادیاتی به پای آن نمیرسد.
ما معلولین نخست عنان و مدیریت خود را به دست عزیزان دولتی سپردیم ولی آنان یا ضرورت کار را درست درک نکردند یا دغدغه و وقت کافی نداشتند و نتوانستند مدیریت کنند. مجبور شدیم خودمان جمع بشویم و تشکُل ایجاد کنیم.
– معاون اجتماعی استانداری آقای کاشی تریبون را به دست گرفت و حدود بیست دقیقه درباره خدمات استانداری قزوین به معلولین در استان سخن گفت.
– سپس آقای موسوی مجدداً صحبت کرد و گفت، در جلسات قبلی هفت نفر به نمایندگی از مراکز انتخاب شدند. آقایان علی ضرابی، کاظم البرز کوهی، رحمان دلاوری، علی اکبر جمالی، سهیل معینی، مهدی قنبری موحد و سیدمحمد موسوی و قرار شد خودم دبیر مجموعه باشم و آقای سهیل معینی نماینده هیئت در دولت برای تصویب قانون جامع است.
– آقای معینی شروع به توضیح کرد: دکتر همایون هاشمی رئیس اسبق بهزیستی با اینکه مسئول اصلی برای قانون جامع حمایت از معلولان بود، به جلسات نمیآمد و حتی یکبار دبیر اجتماعی ریاست جمهوری به او اخطار کرد که چرا به جلسات نمیآید.
سیر تصویب قانون اینگونه است که پس از تدوین اولیه در جلساتی که دبیرخانه امور اجتماعی ریاست جمهوری برگزار میکند بررسی میشود و پس از گذشتن از این مرحله به وزارت کار میرود و وزیر کار آن را بررسی و ویرایش کرده و به هیئت دولت عرضه میکند. پس از تصویب هیئت دولت به مجلس میرود. در حال حاضر مرحله دبیر اجتماعی طی شده و قرار است وزیر به هیئت دولت عرضه کند که هنوز نکرده است.
– آقای نوری در یادداشتی به آقای معینی گفت اگر ممکن است موارد زیر را توضیح دهید:
آیا حقوقدانان کمک کردند و اینان چه کسانی بودند؟
طرح در مجلس و تصویب مطلوب آن نیاز به توجیه و آماده کردن اذهان نمایندگان و نیز فضاسازی عمومی دارد. آیا اقدامات و فعالیتهایی در این مورد انجام دادهاید و آیا میتوانید این اقدامات را معرفی کنید؟
اگر قانونی تصویب شود که کارآیی لازم را نداشته باشد چه کار باید کرد؟ و چه طرح بدیل و جایگزینی برای قانون جامع دارید؟
– مجدداً آقای موسوی صحبت کرد و گفت: همه تشکلها و NGOها باید کمک کنند تا قانونی جامع تصویب شود. با نمایندگان شهر خود لابی کنید از آنان دعوت کرده و برای آنها توضیح دهید. همچنین برای نمایندگان شورای شهر و برای استاندارد توجیه کرده و از آنان بخواهید تا از دولت بخواهند قانون زودتر و بهتر تصویب شود.
– افشار رئیس بهزیستی قزوین سخنران بعدی بود که مفصل درباره فعالیتهای خوب و مفید کانون توانا قزوین صحبت کرد.
همهی مشکل معلولین فقدان قانون نیست. قانون خوب اگر دست مجری بد بیفتد، خراب میکند و قانون بد اگر دست مجری خوب باشد آباد میکند. به نظر من اگر قانون معلولین تصویب هم بشود در این شرایط قابل اجرا نیست. زیرا بسیاری از موارد آن مالی است و دولت بودجه کافی ندارد. برای اجرای این قانون، بودجه دولت چند برابر میشود و دولت فعلاً بودجه ندارد. در حال حاضر مهمترین مشکل در معلولین فرهنگ است. باید نگرش مردم به معلولین عوض شود و آنها را شهروند درجه دو و سه ندانند بلکه مثل دیگر مردم و دارای حقوق مساوی باشند.
باید خودباوری در معلولین ایجاد شود و به جایی برسند که بدانند جایگاه و نقش مؤثری در جامعه دارند. نباید خودشان را ارزان بفروشند.
– حجت الاسلام عابدینی امام جمعه قزوین که به جای آقای باریکبین منصوب شده سخنرانی کرد و انسان را دو بعدی دانست که دارای گوش معنوی و گوش جسمی، چشم مادی و چشم معنوی و … است.
آنگاه مدیران و مسئولین نهادهای معلولیتی شروع به معرفی خود کردند. هرکس فقط نام و نام خانوادگی، سمت، شغل و تحصیلات خود را معرفی کردند.
بالاخره جلسه صبح تا ساعت یک و پانزده دقیقه ظهر ادامه داشت یعنی حدود دو و نیم ساعت فقط جلسه توسط آقای موسوی دبیر هفت نفره، آقای افشار (رئیس بهزیستی قزوین) و آقای عابدینی (امام جمعه قزوین) گذشت و آنان سخن گفتند و تریبون دست آنها بود.
یکی از ابتکارات خوب مدیریت این همایش، برگزاری در تالار باغستان جهاد کشاورزی و در محوطه باز و باغ بزرگ و پر از درخت و گل بود که محیطی آرام و دلنشین داشت.
میزهای نهار را در کنار سالن و زیر درختان چیده بودند. نهار خوشمزهای بود، چیدن میزها جالب بود، شوید باقلا با گوشت و نیز قیمه نثارا پلو بود. گویا درست آن نثار پلو و قیمه است ولی قزوینیها آن را قیمه نثارا پلو مینامند. غذای مجلسی قزوینیها است و از وقتی قزوین پایتخت صفویه بوده در مجالس اعیان و دربار بوده است.
نثار پلو شامل برنج، زعفران، خلال بادام و پسته و خلال پوست پرتغال است گویا کمی شکر به آن میزنند و زیر برنج مقداری قیمه پرگوشت میریزند.
بهرحال دستشان درد نکند به معلولین احترام کردند و از این نظر سنگ تمام گذاشته بودند.
در جلسه صبح هیئتها به محض ورود و نشستن، اتیکت جلوی آنها نصب میگردید. ما در کنار آقای حیدری از خراسان جنوبی و آقای جمالی یکی از اعضای هیئت هفت نفره و رئیس انجمن نابینایان ایران در تهران بودیم. نیز خانم کاظمی از مدیران سابق کانون توانای قزوین در کنار ما بود.
جلسه بعدازظهر ساعت دو و چهل و پنج دقیقه شروع شد. در کنداکتور برنامه مکتوب و اعلام شده بود که بعدازظهر انتخابات شورای مرکزی است. ولی در اول کار معلوم بود مجری فضاسازی میکرد که انتخابات لغو شده است. میگفت اعضا هنوز یکدیگر را نمیشناسند و چون شناخت دقیق از یکدیگر وجود ندارد خوب است انتخابات برگزار نشود و به جلسه بعد از ماه مبارک رمضان موکول میشود. چون ما شبکه مجازی را راهاندازی میکنیم و روی این شبکه مدیران مراکز خودشان را معرفی میکنند، و انتخابات با شناخت و آگاهی اجرا میشود.
موضوع دوم که در برنامه بود ولی اجرا نشد، رونمایی از شبکه مجازی بود. در این زمینه مجری بیان نکرد که چرا و به چه دلیل از شبکه مجازی رونمایی نمیشود، و فقط گفتند بعداً توسط مسئول فنی توضیحاتی ارائه میشود.
یادداشتی به مجری داده شد که دو موردی که در برنامه بود یکی انتخابات و دوم رونمایی شبکه مجازی خوب بود توسط دبیر محترم جناب آقای موسوی توضیح داده میشد و از مدیران معذرت خواهی میگردید. این نوعی بی احترامی به شرکت کنندگان است و باعث میشود اعتماد خود را از دست بدهند.
مجری در اوایل جلسه بعدازظهر اعلام کرد کسانی که صبح کتباً درخواست سخنرانی کردهاند به ترتیب 3 دقیقه صحبت کنند. اولین نام محمد نوری مدیر دفتر فرهنگ معلولین بود.
* نوری: نخست از آقای موسوی و آقای هادیپور و دیگر مدیران کانون توانا تشکر کرد و تشکیل این جلسه را نوعی احترام و تکریم معلولین دانست در شرایطی که بهزیستی کشور حتی یکبار حاضر نشده نهادهای مردمی را جامع و از سراسر ایران دعوت کند و آزادانه نظریات آنها را گوش دهد.
معلولین انسانهای شریفی هستند که در پستهای عالی ملی و مذهبی مشغول میباشند. استاد دانشگاه، وکیل، نویسنده و پژوهشگر، روزنامهنگار، قاری و حافظ قرآن، کارشناس و مشاور امور دینی فعالیت مینمایند. دعوت از تشکلهای آنها تکریم آنها است. اما در باب قانون جامع نظرات خود را قبلاً برای ریاست محترم جمهوری و آقای معینی ارسال کردهایم. نیز طرح بدیل آماده کردهایم. چون معتقدیم این قانون اگر تصویب هم بشود پاسخگو و حلّال همه مشکلات معلولین نیست. آقای افشار(رئیس بهزیستی قزوین) هم گفت اگر تصویب هم بشود معلوم نیست تا چه حد اجرا بشود. بالاخره غیر از فعالیت برای تصویب و اجرای قانون جامع، لازم است همه تخم مرغها را در یک سبد نچیده و یک خط دیگر راهاندازی شود. یعنی اتاق فکری تعیین شود و خطمشی پنج ساله برای حل مشکلات معلولین تعیین گردد. از تجارب کشورهای منطقه و جهان هم استفاده شود. بسیاری از کشورها نه قانون جامع، نه پول نفت در اختیار معلولین نبود ولی با تدبیر و عقلانیت، مشکلاتشان را حلّ کردند. ما هم در ایران میتوانیم.
ما در دفتر فرهنگ معلولین طرح پیشنهادی تألیف کردیم در این طرح نوشته شده که از طریق فرهنگ سازی و اطلاعرسانی میتوان اکثر مشکلات را رفع کرد:
با اطلاعرسانی میتوان دولت و مجلس را توجیه کرد تا خودشان به دنبال حل مشکلات معلولین باشند.
با اطلاعرسانی مناسب افکار عمومی در سراسر کشور و در قشرهای مختلف بسیج میشود. بسیج افکار عمومی اگر اتفاق بیفتد پنجاه درصد مشکل حلّ است. در همه دنیا و در طول تاریخ، معضلات بزرگ را از طریق بسیج افکار عمومی حل و فصل کردهاند. خلاصه تعریف بسیج افکار عمومی این است: نخبگان، روزنامهنگاران، معلمین، استادان، روحانیون، مراجع، وعاظ و منبریها و خلاصه همه به گونهای توجیه شوند که به روش خودجوش و خودکار در پی حلّ معضلات معلولین باشند. همه جا سخن از آنان باشد. در قضیه تحریم تنباکو، میرزای شیرازی کاری کرد که همه بسیج شوند حتی در دربار همسر شاه با قلیان کشیدن شاه مخالفت میکرد.
با اطلاعرسانی مناسب نیکوکاران و آدمهای متمول شریف که در خارج از کشور زندگی میکنند برای حل مشکلات مالی معلولین اقدام کنند. همان راهی که در کشورهای حاشیه خلیج اجرا شد و بانکی از سرمایههای راکد چند نفر، برای معلولین ایجاد و تأسیس گردید و بسیاری از مشکلات معلولین رفع شد.
در این طرح تدبیرهای آسان ولی اجرایی پیشبینی شده که میتوان دولت و مجلس را تحت تأثیر افکار عمومی قرارداد.
* دکتر محبوبه خلوق مدیر انجمن برنا درباره اهمیت و ضرورت شبکه صحبت کرد. یک نکته مهم آن شیوه ایجاد شبکه از پایین به بالا بود که کاملاً توضیح داد.
آقای محمدی از شیراز درباره وزن و نقش اجتماعی معلولین، افزایش سمتها و پستها به عبارت دیگر ورود معلولین به پستها و مسئولیتهای عالی جامعه مثل تلاش برای نماینده مجلس شدن، تلاش برای وزیر شدن، تلاش برای نماینده شورای شهر شدن. نیز به اهمیت آموزش و توجیه معلولین و اهمیت مناسبسازی پرداخت.
* آقای همدانی مدیر کانون معلولین خوزستان، درباره ضرورت تشکیل جلسات استانی پرداخت. یعنی نمایندگان معلولین یک استان هر دو ماه یک جلسه داشته باشند و به بررسی مشکلات و هماندیشی بپردازند.
نیز NGoهای هر استان نمایندگانی انتخاب کنند. این نمایندگان با استاندار، با شورای شهر، با دیگر مقامات و نمایندگان مجلس ارتباط داشته باشند. با این روش از تشتت و اختلاف جلوگیری میشود. در این هنگام آقای روزبه استاندار قزوین به جلسه آمد و گفت من برای شنیدن آمدهام. مجری گفت آقای استاندار 64 تشکل معلولین اینجا حضور دارند و حدود یکصد نفر در سالن هستند.
* نخعی از انجمن دفاع از حقوق معلولان زاهدان ، درباره وضعیت معلولین استان سیستان و شهر زاهدان و نیازهای معلولین را مطرح کرد.
* سهیل معینی مجدداً درباره اهمیت قانون گفت و سخن کسانی که میگویند نیازی به قانون نیست را نقد کرد. البته در جمع کسی نگفت قانون خوب نیست یا قانون ضرورت ندارد یا به سراغ قانون نباید رفت بلکه فقط یکی دو نفر گفتند همه تخم مرغها را نباید در یک سبد چید و همه تلاشها را نباید مصروف به قانون نمود بلکه باید راهکارهای بدیل و آلترناتیو برای حل مشکلات معلولین در نظر گرفت تا در صورت شکست راهکار قانون، کل پروژه اصلاح امور معلولین شکست نخورد. آقای معینی گفت اگر قانون نبود این تعداد دانشجوی معلول جذب دانشگاه نمیشدند و موفقیتهای دیگر.
* ضرابی عضو هیئت هفت نفره و رئیس این هیئت در سخنانی به چند نکته اشاره کرد: من یقین دارم در این شرایط اگر این قانون به مجلس برود تصویب نمیشود. برای آماده کردن نمایندگان و مردم، مناسب است NGOها در هر منطقه و استان با هم جلسه داشته و سپس با مردم و نمایندگان مجلس جلسه بگذارند.
* محمود کاری از انجمن ندای معلولین ایران (تهران) نخست به ضرورت مداخلهگری پرداخت و گفت معلولین باید فنون و شیوه مداخله در سیاست و مدیریت کلان را بیاموزند. مداخلهگری از اهم وظایف نهادهای معلولین است. زیرا بدون مداخله نمیتوان به حل و فصل مشکلات معلولین پرداخت.
آموزش معلولین و ارتقای سطوح دانش و مهارت آنان از ضرورتها است. نیز فرهنگ سازی مهم است. NGOها باید مستقل بوده و روی پای خود بایستند. مدیران یاد بگیرند که با قناعت، داشتههای خود را مدیریت کنند و بدون افراط و تفریط قانع و مستقل و آزادمنش باشند، روحیه متکدی نداشته باشند.
* آقای حیدری از خراسان جنوبی خواهان تداوم نشستها و جلسات شد و نقش استانداران در هر استان را مهم شمرد و NGOها را ملزم ساخت تا به ملاقات استانداران رفته و آنان را توجیه کنند.
* آقای کوثری خود را به عنوان کارشناس امور اینترنت و سایت معرفی کرد و درباره نقش و جایگاه شبکه مجازی و دیجیتالی روی اینترنت سخن گفت. کارکردها و نقشهای متعدد برای شبکه برشمرد مثل ارتباط با هم و تعامل با یکدیگر، استفاده از اینترنت برای بهرهوری از تجارب جهانی، کاهش هزینهها.
لازم نیست مدیران، فیزیکی دور هم جمع شوند بلکه هر ماه به روش ویدئو کنفرانس با هم میتوانند تعامل داشته باشند.
مجری اینجا مجدداً تأکید کرد که در پایان این جلسه از شبکه مجازی رونمایی میشود.
* خانم مینا ترابی از بندرعباس و آقای بهزاد علیزاده از گچساران به ترتیب درباره وضعیت معلولین شهرشان سخن گفتند.
علیزاده گفت: همدلی و همزبانی در استان و شهر ما نیست و همه با هم تعارض دارند از اینرو شهر معلول است و کارکردن در این شهر بسیار مشکل است.
* ایمان زاده از جامعه معلولین مشهد، اکبر زاده از آذربایجان شرقی، امیری از کانون به ترتیب به نکاتی مثل ضرورت مناسبسازی و اصلاح وضعیت پزشکی دارو و درمان معلولین سخن گفتند.
* آقای موسوی گفت: هیئت هفت نفره منتخب شما است. من به عنوان دبیر مجمع هستم و هیئت هفت نفره هم رئیس و سخنگو دارد. مجمع هم دبیرخانه دارد که کانون توانای قزوین دبیرخانه آن است.
سیدوفا ربیعی مدیرعامل موسسه نیکوکاری رعد سنندج درباره اهمیت و نقش هنر در امور معلولین سخن گفت. ایشان عنوان کرد افراد دارای معلولیت باید از راه هنر صحبت های خود را بیان کنند تا تاثیرگذاری بیشتری داشته باشند.
* آقای محمدجواد خادمی از اصفهان صحبت کرد و پس از او خانم حاجی لو که دکترای زمین شناسی دارد و روی ویلچر است از انجمن ضایعات نخاعی تهران سخن گفت.
* آخرین سخنران آقای موسوی بود: تأسیس شبکه ضروری است و این کار را سریعاً انجام میدهیم. این شبکه دارای کارکردهای متفاوت و متعدد است. انتقال تجارب به یکدیگر و تعامل مدیران و آحاد معلولین با یکدیگر از طریق شبکه؛ شناسایی یکدیگر و ایجاد معارفه طبیعی در درون شبکه، چون هر شخصی اطلاعات خود را در صفحه خود میگذارد. از اینرو معارفه و شناسایی برای رأی دادن آسان میشود. ما باید به معلولین اهمیت بدهیم، آنها را محترم بشماریم، به آنها بی احترامی نکنیم. وقتی شبکه راهاندازی شود هر مرکز میتواند خودش و آثارش و خلاقیتها و فعالیتهایش را معرفی کند.
همه مراکز و مؤسسات باید از حقوق معلولین حمایت کنند و یک سایت حقوقی هم جهت مشاوره حقوقی راهاندازی میکنیم.
مشکلات را در کتاب و جزوههایی تجزیه و تحلیل کرده و منتشر میکنیم نیز درباره نخبگان کتاب چاپ میکنیم.
من با مشاغل بدنی و کارگری برای معلولین مخالف هستم ما باید مشاغل فکری و فرهنگی را برای آنان ترویج کنیم. معلولین باید از نظر فرهنگی و تحصیلی پشتیبانی شوند تا آماده برای اشتغال در مشاغل مناسب شوند. در آینده معلولین بلیط فروش و تلفنچی نداریم بلکه استاد دانشگاه، مدرس، پژوهشگر، روزنامه نگار و نویسنده داریم. اما ما باید آنها را از کودکی پشتیبانی کنیم تا مراحل عالی تحصیل را طی کنند و به مشاغل عالی برسند.
اما مؤسسات نباید هر کدام فردی عمل کنند و نزد مسئولین رفته و درخواستهای مالی داشته باشند بلکه مراکز باید از طریق هیئت هفت نفره و دبیرخانه با مقامات ملاقات کنند.
تفرقه و اختلاف به مصالح و منافع معلولین ضربه میزند بلکه همه یک صدا و بدون تشتت و با یک موضعگیری واحد باید حضور و ظهور داشته باشند.
برخی از مسئولین دوست دارند معلولین به صورت متفرق به سراغ آنها بروند و دوست دارند معلولین به درخواستهای مالی بپردازند و بعضی از آنها به من گفتند که مؤسسات معلولیتی همگی اهل معاملهاند و به فکر مصالح معلولین نیستند بلکه به فکر حسابهای خودشان هستند. از اینرو بعد از این همه نهادهای معلولیتی و همه مدیریان با نظم و طبق قواعد مطلوب باید اقدام به ارتباط نمایند.
بالاخره ساعت هفت و سی دقیقه جلسه بعدازظهر هم به پایان رسید. یعنی حدود پنج ساعت طول کشید. همه خسته بودند و دعوت شدند به آش دوغ در محوطه باغ، آش خوشمزهای بود ولی مثل آش دوغ اردبیل و تبریز نبود و بیشتر شبیه آش رشته در تهران بود.
فردا نیز بازدید از کارخانه گروه بهداشتی فیروز که ۹۲ درصد کارمندان و کارکنان این کارخانه را افراد توان یاب(معلول) تشکیل می دهند، انجام شد و همایش معلولان توسط کانون توانای الوند در تالار شهر الوند برگزار شد.
ملاحظات
1- نشستهای متعدد معلولین از سال 1370 تا کنون را شرکت کردهایم ولی نشست امروز نسبتاً بهتر و پربارتر و مؤثرتر بود. البته میتوانستند بهتر مدیریت کنند و تأثیر آن را نیز افزایش دهند.
2- استفاده محیطی نشست بسیار کم بود یعنی میتوانستند تدبیرهایی برای فرهنگ سازی و معارفه مراکز در محوطه داشته باشند. مثلاً نمایشگاهی از آثار و تولیدات مراکز شرکت کننده در حاشیه همایش برپا کنند، همچنین تاریخ تأسیس هر مؤسسه و فعالیتهای آن را در صفحه بزرگ نمایش دهند.
3- اطلاعرسانی نسبت به اقدامات و فعالیتهای هیئت هفت نفره بسیار ضعیف بود. میتوانستند با ایجاد نمایشگاه یا انتشار یک ویژه نامه یا یک جلد کتاب فعالیتها و چهرهها را معرفی کنند. مثلاً بسیاری با اعضای هفت نفره آشنا نبودند و کارنامه آنها را نمیدانستند. همچنین ملاقاتها، ابتکارات و دهها نوع فعالیت هیئت و دبیر مجمع را میتوانستند معرفی نمایند.
4- بازتاب و انعکاس رسانهای نشست نسبتاً خوب بود یعنی اولین مباحث و گفتوگوها روی سایت کانون توانا اطلاعرسانی میشد. ولی متن گزارش وقایع بسیار کم و ناکافی بود و گزارشها چندان حرفهای نبود. همچنین جا داشت آلبوم عکس مفصل و قطعات فیلم از همایش حداقل بر روی سایت کانون توانا درج میشد.
5- برخی موارد مهم اعلام شده اجرایی نشد یکی انتخابات و دوم رونمایی از شبکه مجازی بود.
6- بالاخره این نشست از وقایعی است که در تاریخ معلولین ایران ماندگار خواهد شد. سخنان افراد، تعاملات، دیالوگها همه اسناد مهمی است که در حوادث آتی معلولین تأثیر جدی دارد.
منبع: گروه اعزامی دفتر فرهنگ معلولین/ قم، 8 خرداد 1394
خيلي از ادمهايي که جسم سالم دارن وقتي با من معاشرت ميکنن ميگن يادمون ميره که مساله جسماني داري. چون من مسايلم ميدونم قابل حلن بنابراين تمرکزم روشون نيست بنابراين هميشه روحيه عالي دارم.
و در پايان اينکه مهمتر از هرچيز داشتن روحيه سالم که از جسم سالم مهمتره