عدم آمار دقیق از افراد دارای معلولیت و مشکلات برنامه ریزی
به گزارش پایگاه خبری انجمن ندای معلولین ایران به نقل از روزنامه آمان مورخ ۱۹/۵/۹۳ آقای محمود کاری ریئس هیئت مدیره انجمن ندای معلولین ایران در پاسخ به سئوال در خصوص آمار معلولین در ایران چنین گفت.
بر اساس آمارهای مطالعهشده جهانی که از سوی سازمان ملل متحد ارائه شده است، ۱۵ درصد افراد کشورهای در حال توسعه دچار معلولیت هستند و کشور ما هم به عنوان کشوری در حال توسعه از این امر مستثنی نیست. حال اگر برخی از مراکز، ارگانها و نهادهای متولی امور معلولان در کشور، آمار این قشر جامعه را به درستی اعلام نمیکنند از جمله نواقصی است که در درازمدت برنامهریزیهای مرتبط با معلولان را غیرکاربردی کرده و دستاندرکاران را دچار مشکل میکند. از اینرو در وهله اول باید روی این موضوع تاکید کنم که در حوزه معلولان هم مانند بسیاری از دیگر حوزهها با کمبود آمار مواجه هستیم که این نقصان عدم برنامهریزی صحیح و سپس به نتیجه نرسیدن اقدامات متولیان امر را در پی دارد. بنابر اعلام سازمان بهزیستی کشور که به عنوان نهاد متولی امور معلولان شناخته شده است،
این سازمان تاکنون تنها یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر معلول را شناسایی کرده است. البته یکی از دلایل این امر این است که به دلیل دیدگاه ترحمآمیزی که نهادهای متولی به این قشر از جامعه دارند، برخی از افراد معلولی که از تمکن مالی برخوردار هستند علاقهای به پیوستن به این سازمان ندارند. این موضوعات نشاندهنده این است که در این زمینه روی افکار عمومی جامعه کار فرهنگی مناسبی از سوی سازمانهای حمایتی و نهادهای مرتبط انجام نشده است. علاوه بر اینها در رابطه با طرح توانبخشی مبتنی بر خانواده که سازمان بهزیستی در دست اجرا دارد، باید گفت استفاده از افراد آموزش دیده برای ارائه خدمات در منزل به معلولان از مهمترین موضوعاتی است که باید به آن توجه شود چرا که این شعار که فرد معلول باید در کنار خانواده مراقبت و نگهداری شود، پذیرفته است اما به شرطی که حمایتهای لازم اعم از مالی و حمایتهای عاطفی از خانواده افراد معلول صورت گیرد. در طرح توانبخشی مبتنی بر خانواده تمرکز باید روی توانبخشی افراد معلول در کنار خانواده باشد و برای رسیدن به نتیجه مطلوب باید با استفاده از افراد آموزش دیده خدمات رایگان مورد نظر در منازل به معلولان ارائه شود. درهرحال درصورتی که این طرح مطابق نقشه پیش برود طرح مثبتی بوده و آثار آن به مراتب بهتر از وضعیت فعلی خواهد بود. در ادامه باید گفت مشکلات معلولان کشور با شعار و اقدامات تئوریک مرتفع نمیشود بلکه برای حل مشکلات این عزیزان، سازمانهای حمایتی باید برنامههای کاربردی ارائه کنند که چنین چیزی میسر نمیشود مگر در صورت دراختیار داشتن آمار دقیقی از وضعیت و تعداد معلولان کشور؛ از اینرو باید تاکید کرد که صرف ارائه آمار عملکرد از سوی مسئولان مربوطه مشکلات این قشر جامعه حل نمیشود. در این راستا باید اذعان کرد که آمارهای ارائهشده از سوی نهادهای متولی پیرامون این موضوع به هیچ وجه واقعی و مطالعه شده نیست و علاوه بر این با احتساب آمار ارائه شده باید بررسی کرد چند درصد از معلولان را شناسایی کرده و به آنها خدمات متناسب ارائه دادهایم. از اینرو شناسایی معلولان و ایجاد سازوکارهایی برای توانمندکردن آنها نیاز به برنامهای درازمدت و کار کارشناسی دقیق و علمی دارد. درحال حاضر سالانه ۲۰ هزار نفر بر اثر حوادث رانندگی کشته میشوند و اخبار و آمار حکایت از این دارد که حوادث رانندگی و جادهای سه برابر این رقم معلول به جامعه تحمیل میکند. این یعنی سالانه ۶۰ هزار معلول به جمع معلولان اضافه میشود، حال باید به این رقم بیماریها و سایر حوادث طبیعی را که افراد را دچار معلولیت میکند را هم اضافه کنیم. با احتساب این افزایش تعداد معلولان، به راستی در جامعه در راستای کمک به این قشر چه اقداماتی انجام دادهایم و آیا اقدامات صورت گرفته متناسب با نیاز آنها بوده است؟ به نظر میرسد وزارت کار و سازمان بهزیستی به عنوان متولیان این امر باید فراخوان بدهند، از خود معلولین کمک گرفته و در راستای شناسایی آنها اقداماتی را صورت دهند و پس از آن متناسب با آن برای کاهش معلولان و خدمترسانی به آنان برنامهریزی کنند. از سوی دیگر باید مواظب باشیم خدماتی که به این معلولان ارائه میشود در راستای تکریم به آنها و توانمند ساختن آنها در جامعه باشد وگرنه، اگر بخواهیم از خدماتی که به معلولان ارائه میشود به عنوان ابزاری برای تبلیغات استفاده کنیم، مطمئنا راه به جایی نخواهیم برد.
منبع: پایگاه این انجمن، مرداد 1393
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.