گردهمایی دانشجویان نابینا
گردهمایی دانشجویان نابینا
دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران
(تحقیقات و اطلاع رسانی و كتابخانههای عمومی، بهار و تابستان 1373، شماره 12و13)
اولین گردهمایی دانشجویان نابینا در تاریخ 25 اردیبهشت ماه با حضور 15 شرکت کننده نابینا اعم از جانباز و عادی (7 خواهر و 8 برادر) و جمعی از استادان، مسئولان کتابخانهها، کارشناسان و دانشجویان از ساعت 3 الی 8 بعدازظهر در تالار شهید دقایقی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران تشکیل شد. برنامه ریزی و اداره جلسه توسط دانشجویان درس «خدمات ویژه در کتابخانهها» در دوره کارشناسی کتابداری انجام گرفت. در این جلسه، مطالب و موضوعات زیر بررسی شد:
الف. کتابداران و کتابخانهها
1. روشندلان ترجیح میدهند از کتابخانه دانشکده یا کتابخانه مرکزی دانشگاه در محل تحصیل استفاده کنند، به همین دلیل توقع آنها از کتابداران، فراهم کردن منابع و ایجاد امکانات استفاده از منابع است.
2. کتابداران باید در تدوین سیاست انتخاب کتاب برای تبدیل به کتاب بریل یا گویا نقش داشته باشند.
3. ضرورت تهیه فهرست بریل یا گویا برای این که روشندلان بدانند چه آثار جدیدی به کتابخانه وارد شده است.
4. کتابدار کسی است که نیاز اطلاعاتی مراجعان را برآورده میکند، ولی روشندلان قبل از این که به فکر منبع مورد نیاز باشند، باید به این فکر باشند که چه کسی کتاب را برایشان بخواند. کتابداران باید توجه کنند که برای برخی از مراجعان تنها آوردن و دادن کتاب کافی نیست.
5. مقررات دست و پاگیر بخش مرجع، استفاده از این منابع را برای روشندلان سخت کرده است. آنان مثل سایر دانشجویان نیاز دارند از این آثار استفاده کنند ولی مسئولان اجازه نمیدهند این آثار به امانت برود. تهیه فتوکپی هم به سهولت امکان پذیر نیست. در محل کتابخانه مرجع هم خواندن ممنوع است.
6. امروزه تکنولوژی جدید امکانات فراوانی را برای اطلاع رسانی به نابینایان فراهم کرده است. این وظیفه کتابداران است که این امکانات را برای روشندلان فراهم کنند.
7. با توجه به آنچه از سایر کشورهای جهان شنیده شده کتابداران میتوانند در صرفه جویی وقت به ما کمک کنند. در حال حاضر فقط به درس فکر میکنیم. اگر دستیابی به منابع درسی آسانتر شود شاید ما هم بتوانیم مثل دیگران کتابهای مورد علاقه خود را بخوانیم.
8. شنیدهام در خارج از کشور وقتی نابینایی وارد دانشگاه میشود، منشی به او معرفی میشود که کارهای مطالعاتی او را سر و سامان بدهد.
9. به نقش کتابخانه ملی اشاره شد. البته بسیار خوب است که اطلاعات مربوط به نابینایان سراسر کشور اعم از جانباز و عادی تهیه شود و برنامه جامعی برای ارائه خدمات اطلاع رسانی ملی به نابینایان تدوین گردد. انتشارات فهرست مشترک کتابهای گویا نیز برای بسیاری از ما مفید خواهد بود.
10. از تشکیل این جلسه و اطلاع از پژوهشها و پایان نامههایی که تمام شده یا در جریان است خوشحال شدم، امیدوارم در تغییر وضع موجود سودمند باشد.
ب. منابع اطلاعاتی
1. از میان دانشجویان نابینا آنهایی موفقتر بودهاند که امکان دستیابی بیشتر به اطلاعات برایشان فراهم بوده است.
2. باید به توانهای متفاوت نابینای مادر زاد و نابینایی که خواندن را در بینایی آموخته است، توجه داشت.
3. بعضیها خط بریل را بسیار روان میخوانند و این کار برای بعضیها بسیار کند و مشکل است. البته سرعت یک تند خوان بریل با سرعت یک فرد بینا قابل مقایسه نیست.
4. مشکل خط بریل، حجم زیاد کتابهاست، مثلاً دیوان حافظ میشود 6 جلد و فرهنگ آریان پور میشود 30 جلد!
5. کتابها را باید به گروههای مختلف تقسیم کرد. مثلاً من دوست دارم قرآن کریم، یا مثنوی را خودم بخوانم چرا که این به من آرامش میدهد.
6. از بریل بیشتر از کتاب گویا لذت میبرم. چون احساس میکنم متکی به خودم هستم و باعث زحمت کسی نمیشوم.
7. برای نابینایانی که در جنگ یا در اثر تصادف نابینا شدهاند، آموختن بریل دشوار است. برای ما راه حل استفاده از کتاب گویاست.
8. کتاب گویا برای همه نابینایان مفید است چون امکان توقف و تکرار متن را فراهم میکند.
9. تا این جا هم که ادامه تحصیل دادهام به لطف همکلاسیها و دوستان بوده است. البته صدای فرد از نوار مهربانتر است، ولی چقدر میشود زحمت داد؟
10. قیمت نوار بسیار گران شده است. برای تهیه نوار واقعاً وسع ما نمیرسد.
11. من برای این که بدانم چه نوارهایی وجود دارد به خیلی از مراکز مراجعه کردم و در فکر تهیه یک فهرست گویا هستم. چه خوب بود اگر همه مجموعههای شخصی هم شناسایی میشد و تبادل اطلاعات بین ما انجام میگرفت.
12. اگر متن روان باشد و کسی آن را بخواند هم از نظر ارتباط عاطفی مفید است و هم مقرون به صرفه است.
13. استفاده از دستگاه تبدیل حروف عادی به حروف برجسته در ایران متداول نیست. قطعاً استفاده از این دستگاه برای کسانی که تجربه دیداری داشتند کار خواندن را تسریع میکند.
14. ابزارهای اطلاع رسانی به نابینایان متعدد است. در مرکزی در آلمان که 5000 نابینا در آن بود، از انواع وسایل استفاده میکردند. به نظرم باید در ایران نیز مرکزی به وجود آید که انواع وسایل را تهیه کند و در اختیار نابینایان یا مراکز اطلاع رسانی سراسر کشور قرار دهد.
15. امروز اطلاعات با سرعت و حجم بسیار تولید میشود و تکنولوژی جدید این اطلاعات را در اختیار جامعه قرار میدهد. ما باید قبول کنیم که واقعاً یک کشور عقب افتاده هستیم زیرا تا کنون نتوانستهایم از کامپیوتر و تکنولوژی جدید در مورد اطلاع رسانی به نابینایان استفاده کنیم. حتی برای بریل هم میتوان از کامپیوتر استفاده کرد.
16. وارد کردن وسایل از خارج از کشور یک بحث است. به نظر من به خاطر عدم توجه مسئولان حتی امکان استفاده از امکانات فعلی داخل کشور نیز برای ما فراهم نیست.
17. بسیاری از نابینایان میتوانند با استفاده از کامپیوتر در کارهای پژوهشی و درسی خود توفیق بیشتری داشته باشند، که این امکان برای تعداد بسیار کمی فراهم شده است.
ج. منابع ادبی
1. ما هم مثل دوستان بینا ادبیات را دوست داریم، زیرا از طریق ادبیات با مسائل ارتباط حسی برقرار میکنیم، اما ما وقت نداریم.
2. یکی از دوستان به موضوع تفنن اشاره کردند، به نظر من ادبیات آینه و فرهنگ یک جامعه است. اگر بخواهیم خودمان را بشناسیم باید آنچه را که در زمینه ادبیات خلق کردهایم ارزیابی کنیم. ما تشنه ادبیات هستیم، ولی از کدام مجموعه و در کدام کتابخانه؟
3. قدر مسلم این که خط بریل و کتابخانههای موجود پاسخگوی این نیاز نیست.
4. هم شعر میگویم و هم داستان مینویسم. ولی چون کار دستیابی به اطلاعات درسی برای ما دشوار است، همه کارهای دیگر را تعطیل کردهایم و تمام هم و غم ما شده است توفیق در درس.
5. دوست دارم با کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد و بخش نابینایان آن آشنا شوم. فکر میکنم از مطالعه کتابهای خوب غیر درسی لذت خواهم برد. اما حتماً از کوی دانشگاه خیلی فاصله دارد.
6. از آقای هوشنگ مرادی کرمانی که امروز با ایشان آشنا شدم و قول دادند برخی از داستانهای مجموعه قصههای مجید را برای ما بخوانند متشکرم. شنیدن صدای خود نویسنده تجربه جالبی خواهد بود.
7. دوست ما از کتابخانه عمومی هفده شهریور چند پیشنهاد خوب کردند: امکان امانت گرفتن کتابهای خاص از سایر کتابخانهها، تعیین ساعات خاص کتابخوانی در کتابخانه و پاسخ از طریق تلفن. امیدوارم موفق باشند.
د. پایان سخن
1. مشکل اصلی ما جا نیفتادن فرهنگ معلولیت در جامعه است.
2. جامعه، ما را به عنوان جزیی از کل و پا به پای دیگران قبول ندارد.
3. صدای جلسهها به جایی نمیرسد. اخیراً رادیو تلویزیون سمیناری در رابطه با معلولین داشت. در حالیکه 3 درصد جامعه کشور را نابینایان تشکیل میدهند، تصمیمات این گونه محافل در همان مرحله حرف باقی میماند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.