بهزاد جغتایی
مهندس بهزاد جغتايی مهر ماه سال 76 هنگامی که در حال نظارت يک ساختمان بود در چاهی 12 متری سقوط کرد و دچار ضايعه نخاعی شد. حالا يک دهه است که روی ويلچر مینشيند، اما در اين مدت نه تنها فعاليتهای او کم نشده بلکه مصممتر و باانگيزهتر از قبل کار میکند. 4 سال در بخشهای مختلف مهندسی مشاور همکاری کرده و 11 سال است که در دفتر مهندسی متعلق به خودش فعال است.
او 45 سال سن دارد، متأهل و دارای يک فرزند است. گفتگوی ما را با مهندس جغتايی بخوانيد:
– از موفقيتهايی که تا کنون کسب کردهايد، برايمان بگوئيد؟
به عقيده من، بزرگترين موفقيت انسان غلبه بر مشکلات و ايجاد خلاقيت در راه تکامل بشريت است. بر اساس اين اصل کلی، هر انسان در هر شرائطی بايد بر مشکلات فائق آيد و از خود ابتکار و خلاقيت نشان دهد. غلبه بر مشکلات ناشی از ضايعات نخاعی يکی از موفقيتهای من بوده است، کسب مقام در رده S5 رشته شنا، قبولی در امتحانات پايه يک سازه از نظام مهندسی در سال 1378، تأسيس و مديريت دفتر مهندسی مشاوره معماری و سازه به مدت 11 سال و طراحی پروژههای بزرگ ملی و کشوری از ديگر فعاليتهايی بوده است که تاکنون انجام دادهام.
ـ گويا در زمينه ترجمه کتاب هم فعاليت داريد. از آن کتابها برايمان بگوئيد و کلاً فعاليتهايی که درخصوص ارتقای شرايط معلولان انجام دادهايد؟
کتاب و مقالات فنی و مهندسی در زمينه عمران و سازه ترجمه کردهام، همچنين کتاب مناسبسازی در اماکن عمومی و تجاری را در کنار دوست و همکار عزيزم آقای مهندس برجيان ترجمه و چاپ کردهام، از طرفی با شرکت در سمينارهای مختلف مناسبسازی به مدت 7 سال برای اجرائی شدن اين طرح تلاش کردهام و با نهادها و انجمنهای مختلف در ارتباط هستم.
* بزرگترين نقطه قوت شخصيت شما از ديدگاه خودتان چيست؟
تا رسيدن به هدف هيچگاه از تلاش خسته نمیشوم.
* ژان پل سارتر میگويد: «اگر معلولی قهرمان دو نشود، خودش مقصر است.» شما تا چه حد به اين حرف اعتقاد داريد و اصولاً آيا از اين حرف در زندگی خود بهره گرفتهايد؟
تا حد زيادی اين موضوع صحيح است و من به آن اعتقاد دارم.
به طور مثال در ماههای اولی که ويلچرنشين شده بودم، برای رفتن به هيدرو تراپی (استخر) نياز به يک همراه داخل آب داشتم، حتی نمیتوانستم خودم را در روی آب نگهدارم و مجبور بودم از تجهيزات کمکی (جليقه نجات) استفاده کنم. در زمان تصميم گرفتم با تمرين زياد بدون جليقه نجات شنا و حتی در مسابقات شرکت کنم. اين موضوع در کمتر از 2سال با تلاش به نتيجه رسيد.
* چه چيزی بهزاد جغتايی را نااميد میکند؟ چه چيزی او را ناراحت میکند؟
هميشه از نا اميدی گريزانم و معتقدم ايمان به قدرت خداوند و ياری خواستن از او میتواند نور اميد را در انسان زنده نگه دارد.
با مطالعه کتابهای اميدبخش، ورزش، ادامه فعاليتهای حرفهای، تلاش برای پيشرفتهای علمی و معنوی، تلاش برای اداره خانواده و ارتباط معنوی خوب با افراد خانواده، همچنين با انتخاب هدف مشخص و تلاش برای رسيدن به آن هدف و در واقع پرکردن تمامی لحظات خالی زندگیام، جايی برای نا اميدی و يأس باقی نمیماند.
و اما کوتاهی مسئولان در اجرائی شدن قوانين جامع حمايت از حقوق معلولان و مناسب سازی برای اين قشر در مقايسه با ساير کشورها باعث ناراحتیام میشود.
* نام بهترين کتابی که خواندهايد و بهترين فيلمی را که ديدهايد بگوئيد؟
کتاب «کوير» نوشته پائولوکوئيلو و فيلمهای «خيلی دور خيلی نزديک» و «از کرخه تا راين».
* نوع نگرش شما به زندگی بعد از معلوليت، چه اندازه با نوع نگرش شما قبل از معلوليت تفاوت کرده است؟
پس از نشستن روی ويلچر رنجها و محدوديتهای مختلفی برايم پيش آمد، اما هميشه توکل به خدا و ياری جستن از او قدرتی دوباره و کمی بيش از زمان سلامتی به من میبخشيد.
هم اکنون از زندگیام راضیام و معتقدم خداوند مرا انتخاب کرده تا با ايستادگی در مقابل سختیها در مسير مورد نظر او که خدمت به ساير معلولان، جامعه مهندسی و مسئوليت اداره خانواده است، بهتر از قبل گام بردارم. اين فکر چنان قدرتی به انسان میبخشد که میتواند بالاترين سختیها را به راحتی پشت سر بگذارد.
بله. زيرا انسان در سختیها به خداوند نزديک میشود و وقتی به او نزديک شد، هرچه از خدا بخواهد به او میبخشد.
* بعضی از معلولان خود را خانهنشين میکنند و در اجتماع حضور نمیيابند، شما به عنوان يک معلول موفق چه سخنی با آنان داريد؟
من به آنان میگويم برای خودتان هدف مقدس و مهمی در نظر بگيريد و برای رسيدن به آن هدف به خداوند توکل و با تمام وجود تلاش کنيد. به عنوان مثال اگر دستهايتان در اثر حادثهای از کار افتاده، با توکل به خدا و تلاش خود سعی کنيد زيباترين نقاشیها را خلق کنيد. حتما ديدهايد و میدانيد اين کار شدنی است و توسط عزيزان توانمند ديگری در حال انجام است.
* وضعيت زندگی معلولان را در آينده چگونه میبينيد؟
با پيشرفت روزافزون علم و تکنولوژی، قطعا در آيندهای نزديک بسياری از معلولان از نعمت سلامتی مجدد برخوردار خواهند شد، اما تا آن زمان بايد تلاش کرد تا مانند بسياری از کشورهای پيشرفته و مترقی، در ايران هم حقوق معلولان رعايت شود.
* همواره واژه معلول در کشور ما مترادف با واژههايی چون دلسوزی، ترحم و بی اعتنايی بوده است، به نظر شما برای تغيير چنين نگاهی چه بايد کرد؟
مناسبسازی محيط برای دسترسی بهتر و بيشتر معلولان گامی بسيار مفيد و سازنده است تا فرد معلول بتواند ساير توانمندیهای خودش را به جامعه بشناساند. در آن صورت باور جامعه دگرگون خواهد شد و اثبات میشود که اين افراد در بسياری موارد از انسانهای غير معلول توانمند تر هستند.
* آيا تا به حال به اين موضوع فکر کردهايد که به خداوند بگوييد : خدايا چرا من؟
مانند بسياری از معلولان روزهای اول اين پرسش (خدايا چرا من؟)، ذهن مرا مشغول میکرد، اما با گذشت زمان و تغيير نگرش از زندگی، اکنون به باورهای با ارزش ديگر رسيدهام.
* اگر روزی فرزند شما بخواهد که به او پندی دهيد، چه میگوييد؟
میگويم: در راه رسيدن به اهداف، شکست معنی ندارد.
* مردان بزرگ، هدفهای بزرگ دارند، نظرتان راجع به اين جمله چيست؟
هدف است که به انسان تلاش و اميد میبخشد. هر چه اين هدف بزرگتر، مقدستر و جهانیتر باشد، تعهد و مسئوليتِ انسان هدفدار بيشتر خواهد شد.
* چه انتظاری از مسئولان داريد؟
اجرائی شدن قانون جامع حمايت از حقوق معلولان مصوب سال 1383
* حرف آخر؟
از همسر و پسرم که در تمامی اين 11 سال (دوران معلوليت ضايعه نخاعی) يار و همراه من بودند، قدردانی نمايم.
منبع: يوسف خاکيان، گروه اينترنتی انجمن باور ؛ وب سایت انجمن علمی و آفرینش های هنری معلولان
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)