اسماء، خانم محدث نابينا
محمد نوری
اسماء دختر ابوبكر (عبدالله بن ابي قحافه)، 27 سال پيش از هجرت به مدينه، در شهر مكه چشم به جهان گشود. در مكه رشد كرد و در جواني با زبير بن عوام ازدواج نمود. جزء بيست نفر نخستين اسلام آورندگان به واسطه پدرش بود.
مهمترين خدمت او به جامعه پوياي اسلامي كمك به مخفي شدن رسول خدا(ص) و ابوبكر در غار، در راه مكه و مدينه و تأمين نيازمنديهاي آنان به ويژه خوراك آنان بود. نقش اسماء بيش از يك فرد مطلع بوده و در گمراه كردن تعقيب كنندگان مؤثر بود. ابن اثير رخدادهاي مربوط به هجرت را با تفصيل بيشتر گزارش كرده است. آنان سه روز در غار بودند. اسماء هر روز پس از تاريك شدن هوا براي آنان غذا ميبرد. رفتن به سمت غار هم به بهانه چراندن گوسفند بود.
قريش يكصد شتر و افراد فراواني را مأمور يافتن رسول خدا و همراهانش كرده بود. و فضاي امنيتي شديد بر مسير مكه به مدينه حاكم بود. گروهي به رهبري ابوجهل خانههاي مكه را تفتيش ميكردند وقتي به خانه ابوبكر رسيدند از اسماء پرسيدند، پدرت كجا است؟ اسماء گفت نميدانم؛ ابوجهل سيلي محكمي به گونه اسماء زد.
نيز يكي از افتخارات اسماء اين است كه او را به «ذات النطاقين» لقب دادهاند. نطاق به معناي كمربند و پيشبند است. چون پيشبند خود را دو قسمت كرد و غذاي پيامبر را در آن بست و نزد حضرت برد.
بعداً با تغيير ارزشها، ذات النطاقين كه روزي افتخار بود، توسط شاميان و پيروان معاويه به عنوان لقب منفي و مذمت به كار ميرفت و مثلاً پسر اسماء را فرزند ذات النطاقين ميخواندند.
اسماء چندي پس از هجرت رسول خدا، او هم به مدينه هجرت كرد. گاه درباره فعاليتهاي اجتماعي او مثل شركت در جنگ يرموك همراه شوهرش زبير در دوره خلافت عمر گزارش شده است. اما چندي بعد از زبير جدا شد و تا آخر عمرش با فرزندانش زندگي ميكرد. او تا سال 73ق و حدود يكصدسال زندگي كرد. اما چند دهه آخر عمرش نابينا و ناتوان شده بود.
دانشمندان رجالي اهل سنت، اسماء را راوي و محدث ثقه و مورد اطمينان دانستهاند. او روايات فراواني نقل كرده است. راويان پركاري مثل عباد بن عبدالله، عروة بن زبير و فاطمه بنت منذر از او روايت نقل كردهاند. نيز در حوادث فرهنگي و اجتماعي سده اول و دوم هجري صاحب رأي بود و نقش داشت. او زني فصيح بود و شعر ميسرود. در رثاء شوهرش زبير، مرثيهاي سروده كه در منابع تاريخ درج است. دانشهاي ديگري مثل تعبير خواب ميدانست و به ديگران آموزش ميداد. آيه 6 در سوره ممتحنه در شأن او نازل شده و اسماء را ضمناً عدالت پيشه و مقسط و غيرظالم به حقوق ديگران ميخواند.
در مجموع با اينكه تقريباً يك سوم از عمرش را دچار معلوليت و ناتواني و نابينايي بود ولي همواره در امور اجتماعي و فرهنگي مسلمانان فعال بود. حتي زن بودن او مانع فعاليتهاي او نبود. از اينرو الگوي مناسبي براي توانخواهان و معلولين امروزي است.
مآخذ
الكامل في التاريخ، ابن اثير، بيروت، دار صادر، 1965م، ج2، ص104- 106؛ الطبقات الكبري، ابن سعد، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1995م، ج 7و8، ص374- 375؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامي، تهران، 1377، ج8، ص612- 613؛ اسد الغابة، ابن اثير، بيروت، 1377، ج5، ص392؛ الثقات، ابن حبان، حيدرآبادكن، 1398ق، ج4، ص63؛ اعلام النساء، كحاله، بيروت، 1404ق، ج1، ص49؛ «اسماء بنت ابي بكر»، سايت مركز فرهنگ و معارف قرآن www.maarefquran.com
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)