جان آموس: ورزشكار نمونه
جان آموس
وزرشكار نمونه
رضا نظام دودل
جان آموس Jon Amos در سال 1957م در انگلستان چشم به جهان گشود. در نوزده سالگي يعني در سال 1976 در يك سانحه رانندگي، ستون فقراتش آسيب ديد و پايين تنه بدنش فلج شد. پس از اين عضو معلولين حركتي و در جامعه معلولين ضايعات نخاعي پذيرفته شد. پس از اتمام دوره درماني و بيرون آمدن از بيمارستان، دو راه پيش رويش بود، يا بايد منزوي ميشد و از فعاليتهاي اجتماعي كنارهگيري ميكرد و راه دوم اينكه با تلاش و كوشش و با اتكاء بر تواناييهاي ديگرش، در رقابت با افراد عادي پيش ميرفت. او راه دوم را برگزيد. به ورزش روي آورد و با تمام توان در چند رشته ورزشي تلاش كرد. بطوريكه چند سال بعد از سانحه يعني در سال 1985 به عنوان نماينده كشور بريتانيا در مسابقات پارالمپيك بارسلونا شركت كرد. اولينبار در سال 1993 مربيگري تيم ملي مجارستان را در مسابقات داخلي و خارجي بر عهده گرفت؛ نيز در همين سال سرمربي و مدير تيم وزنهبرداري معلولين بود. با همين سمت در مسابقات قهرماني اروپا كه در سال 2004 در آتن برگزار شد، شركت كرد. در سال 1997م به منظور غلبه بر مشكلات معلوليتي خود به سختترين رشته ورزشي يعني شنا رفت و با تلاش و پشتكار فراوان در همين سال قهرمان بينالمللي در رشته شنا شد. پس از شنا متوجه وزنهبرداري شد و مدتي جهت آزمون خود به اين رشته رفت؛ چون تمامي مراحل را با موفقيت پشت سر ميگذاشت، همگان او را تشويق ميكردند و در وزنهبرداري بماند و تلاش كند. در سالهاي نزديك به 2000م در چند مسابقه در وزنهبرداري شركت كرد و در همه آنها موفق بود.
او در مسابقات وزنه برداری بارسلونا نمایندگی کشور بریتانیا را به عهده داشت و در ۴ دوره مسابقات قهرمانی اروپا و ۷ دوره قهرمانی جهان، مربی بود. در مسابقات وزنه برداری پارالمپیک ۱۹۹۴ آتن و ۱۹۹۸ پکن به عنوان سرمربی و مدیریت تیم ملی وزنه برداری مشاركت داشت.
همچنین مربی تیم وزنه برداری انگلستان در مسابقات ۲۰۰۲ منچستر و بازیهای کشورهای مشترک المنافع ملبورن بود. و در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۷ توانست عنوان بهترین مربی سال را بدست آورد.
او یکی از اولین اعضای گروهی بود که پیشنهاد موفقیت آمیز تأسیس مركز مربیان نخبه ورزشی را ارائه کردند. این مکان با هدف ارائه برنامههای ابتکاری توسط مربیان نخبه ورزشی در سال ۲۰۰۴ شروع به فعالیت کرد.
او متولی پارالمپیک بریتانیا بود، همچنین دو دوره متوالی ریاست فدراسیون ورزشهای معلولین انگلستان را به عهده داشت. و هم اكنون ریاست کمیته بین المللی وزنه برداری را به عهده دارند.
او در سال ۱۹۹۵ مرکز مشاوره خلاقیت انطباقی ورزش را تأسیس کرد که هنوز هم به فعالیت خود ادامه میدهد.
او به عنوان رئیس کمیته بین المللی وزنه برداری، قبل از مسابقات پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن، دو هفته بسیار خسته کننده را پشت سر گذاشت. او روزی ۱۴ ساعت کار میکرد تا مطمئن شود همه چیز به خوبی پیش میرود. جان گفت: من میتوانستم خودم را کنار بکشم ولی ترجیح میدادم درگیر باشم. اظهارات او نه تنها انعکاس تعهد جان به بازیهای پارالمپیک میباشد، بلکه نشان دهنده رفتار او در مقابل تمام چالش هایی است که در طول زندگی اش با آن مواجه بوده است.
او یک رکورد جهانی در صعود بر فراز کوههای کلیمانجارو در تانزانیا با صندلی چرخدار تا ارتفاع ۵۶۸۵ متری از خود به جا گذاشته است. همچنین رکورد عبور از استرالیا با دوچرخه دستی. دست کم درباره او میتوانیم بگوییم که جان تمایل به درگیر شدن و مبارزه دارد.
هرگز نگو هرگز: داستان جان یکی از مصادیق عزم و خودباوری است. در نه روز اول بعد ار تصادف، او در یک وضعیت بحرانی قرار داشت؛ به یاد میآورد که با والدینش چه کرده است؟ با خود اندیشید که چگونه به خودش اجازه داده، آنها را تحت تأثیر اين حادثه قرار دهد. در آن روزها، حمایت چندانی از معلولین ضایعه نخاعی به عمل نمی آمد. با خود اندیشید به جای دیدن محدودیتهای خود، بهتر است به جلو حرکت کند. پزشکان تمام چیزهایی را که بعد از اين نمی توانست انجام دهد، به او يادآوري كردند و كابوس وحشتناكي از آينده برايم ساختند. اما يكباره به خود آمدم و سخنان ديگران را فراموش كردم و با خود گفتم: این تنها یک انقباض عضلانی است و تا چند هفته دیگر میتوانم پاهایم را حرکت دهم. از اينرو تصميم گرفتم ورزش را با جديت شروع كنم.
جان بعد از تصادف تصمیم گرفت که بر روی شنا تمرکز کند. او کارهای خیریه اش را با شنیدن خبر بیماری یک زن با عیوب بینایی که نیازمند کمک مالی بود، آغاز کرد. او قصد داشت رکورد یک مایل شنا را در استخر بزند ولی برای جمع آوری پول این کار را سریع تر انجام داد. این سرآغاز کارهای خیریه او بود.
او برای معلولین ضایعه نخایی یک سامانه ارتباطي راه انداخت و آنها را متشكل نمود. زیرا بیشتر آنها در بیمارستان بستری بودند و با سوالات فراوان مواجه بودند و احساس افسردگی میکردند. جان با آنها صحبت میکرد و تجربیات شخصی خود را در اختیارشان قرار میداد؛ به آنان روحيه ميداد و آنان را دعوت به كار ميكرد.
جان در سال ۱۹۹۶ توانست به قله کوه گیبل با ارتفاع ۴۰۰۰ فوت صعود کند. آنها برای فرستادن ورزشکاران زن به مسابقات جهانی ۱۹۹۷، نیازمند کمک مالی بودند و همچنین ساختن نسخه جدید از یک صندلی چرخدار با غلطک به جای چرخ.
پس از آن، دِرِک پیشنهاد چیزی بالاتر را داد و آن صعود به کوههای اوِرست و فوجی و کلیمانجارو بود. این راه واقعا پر از رنج و سختی بود. او محدودیت هایی را که در بیمارستان با آن مواجه بود، را به یاد آورد. ولی همه آنها را كنار گذاشت و فراموش كرد و فقط به آينده و پيشرفت و كمك به معلولين فكر كرد.
پس از اتمام صعود به کلیمانجارو در سال ۱۹۹۸، جان با یک شمشیر مجلل اهدایی کمپانی ویل کینسون به خانه بازگشت. او به چیزی فراتر از نصب شمشیر بر دیوار خانه اش میاندیشید. از اينرو آن را به بنیاد صندلی چرخدار اهدا کرد؛ چون اين جايزه بزرگ ميتوانست راه او را سد كند و مانع پيشرفت گردد. ولي با رها كردن خودش از اين جايزه و دور كردن آن از مسير زندگياش، مجبور بود فقط به آينده فكر كند.
در همان سال از جان خواسته شد تا درباره صعودش به کلیمانجارو سخنرانی کند. سخنرانی او با محوریت ترویج حمایت از بنیادهای خیریه بود.
با تأمل در ورزش انگلستان، جان معتقد بود چیز خاصی در مورد پارالمپیک سال ۲۰۱۲ وجود دارد. چشم انداز بهتری از معلولین در بریتانیا خواهیم داشت. در مسابقات قبلی مردم از مسابقات معلولین چندان استقبال نکرده بودند و حضور تماشاگران بدون پرداخت بلیط بود. اما المپیک سیدنی ورزش معلولین فراوان استقبال شد. زيرا مردم عيناً پيشرفتهاي كساني مثل آموس را ديدند؛ تلاشها و جديتهاي آنان را ديدند؛ از طرف ديگر نهادهاي نيكوكاري معلولين را به مردم شناساند.
وقتي از جان راجع به کمک به سازماندهی پارالمپیک و شکستن رکورد جهانی در مسابقات بریتانیا پرسيدند؛ او پاسخ داد: جوایز من در آسمان است و اهمیتی به جوایز مادی مسابقات نمی دهم. من علاقه مندم تا مردم را به مبارزه با نفس خویش ترغیب کنم. شما میتوانید آن را سماجت (کله شقی) بدانید ولی باید به خودباوری رسید. خیلی چیزها هست که من نمی توانم انجام دهم. شاید نتوانم، ولی تمام تلاشم را خواهم کرد.
اين پاسخ مثل بمبي در تركيه و همه را متوجه ساخت. نيز مشتمل بر درسهاي بزرگي براي معلولين است.
دوچرخه سواری در استرالیا: جان در رکوردهایش رکود جدیدی در دوچرخه سواری در مسابقات استراليا ثبت کرد. او فاصله بین داروین و آدالاید را با دوچرخهای که با پدال دستی طراحی شده بود، پیمود. او با سرعت صد مایل در روز شروع کرد و سرعتش را بالای بیست و پنج مایل در ساعت رساند. در طول مسیر دوربین بی بی سی از او فیلمبرداری میکرد. او در طول سفر به بی بی سی گفت: من چیزهای تازهای درباره خودم فهمیدم. این سفر مرا نسبت به توانایی هایی که افراد ناتوان دارند, آگاه کرد. همچنین به افراد ناتوان نشان داد که خواستن، توانستن است.
تصور كنيد معلولي كه فلج از ناحيه دو پا است، در دوچرخه سواري بالاترين مدراج را به دست ميآورد. اين درس بزرگي براي معلولين است.
تهذيب و اخلاقيات: جان آموس به اذغان همه كسانيكه با او بودهاند نمونهاي از اخلاق نيك است. با اينكه معلول است ولي در صفات نفساني مثل از خود گذشتگي، كرامت، مساعدت نسبت به ديگران نمونه است. به همين دليل مراكز معلولين در كشورهاي مختلف از او دعوت كردهاند و با چهره گشاده دعوت را پاسخ گفته و به كمك فكري و عملي معلولين ميشتابد.
جان هم اكنون در بريستول انگلستان زندگي ميكند و همواره پس از سانحه و معلوليت تا كنون در چند رشته ورزشي فعال است. مهم اينست كه متوجه استعدادها و تواناييهاي خود شد و با تلاش و جديت، توانمنديهاي خود را عملي كرد.
جان آموس ميتواند نمونه و الگوي مناسب براي معلولين باشد. معلوليني كه همواره مأيوس هستند و توصيههاي مربيان و بزرگان را شعارهايي ميدانند كه عملي نيست، نمونههاي عيني و عملي مثل آموس را پيشروي خود دارند. تجربه آموس براي همه معلولين درسهاي آموزنده فراوان دارد. همه معلولين ميتوانند با تكيه بر ظرفيتها و تواناييهاي ذاتي خود بالاترين مدارج علمي، ورزشي و غيره را به دست آورند. مشروط به اينكه زانوي غمّ را در بغل نگيرند، بلكه با عشق و علاقه و با توجه به اخلاق حسنه و احترام به ديگران، راهي را كه دوست دارند شروع كنند. قطعاً موفق خواهند شد، چنانكه آموس و دهها توانخواه ديگر موفق شدهاند. لازم به ذكر است آموس با فدراسيون معلولين ايران ارتباطات مثبت و سازنده دارد و همواره پشتيبان معلولين ايراني بوده است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.