نگاهي به چند گفتوگو
محمد نوری
اخيراً توجه به كتاب گويا در ايران افزايش يافته است. به ويژه روزنامهنگاران و تحليلگران رسانهها درصدد بررسي ابعاد اين پديده برآمدهاند. خبرگزاري فارس گفتوگويي با عوامل توليدكننده كتابهاي گويا اجرا كرد و روي سايت خبرگزاري منتشر كرد. چند ماه بعد خبرگزاري مهر مصاحبهاي را با عنوان «نشست بررسي كتاب گويا در مهر» منتشر كرد. اين دو گفتوگو به لحاظ افراد شركت كننده در مصاحبه و نيز مطالب مطرح شده، اهميت ويژهاي پيدا كرد و مرجع و مستند بسياري از تحقيقات بعدي گرديد.
اين مقاله به اجمال نگاهي دارد به اين دو گفتوگو و گاه، جاهايي از آنرا از موضع نقد، بازخواني كرده است. اما در مجموع اقدام نيكويي است. زيرا منابع اعم از مقاله، كتاب و پاياننامه كه به روشهاي علمي به تجزيه و تحليل ابعاد كتاب گويا پرداخته باشند بسيار اندك است و چنين منابعي بسيار مغتنماند. به ويژه اينكه زنده و با مشاركت شخصيتهاي درگير و در جريان كتاب گويا تهيه شده است.
گفتوگوي خبرگزاري فارس: اين خبرگزاري با سه تن از عوامل توليدكننده كتاب گويا يعني خانم فاطمه محمدي مدير نشر نوين كتاب گويا، مهرداد اسكويي گوينده (نريتور) در استوديوي نشر نوين كتاب گويا و مهدي زارع آهنگساز و سخنگو (گوينده) در همان انتشاراتي به بحث و مباحثه پرداخته و در دو صفحه در مهر 1391 منتشر كرده است.
خانم پريسا چيذري به عنوان خبرنگار مقدمهاي در باب تاريخچه كتاب گويا در جهان نوشته است. در ادامه به سراغ وضعيت كتاب گويا در ايران آمده و مينويسند: چند سالي است مؤسساتي مثل «نشر نوين كتاب گويا» به مديريت خانم فاطمه محمدي در اين عرصه فعاليت ميكنند. اما عموماً اين كتابها فاقد كيفيت لازم بوده و همراه موسيقي نيستند.
پرسش نخست از خانم محمدي اينست كه چطور شد به سراغ كتاب گويا رفته و ايده توليد كتاب گويا از چه زماني در ذهن او شكل گرفته است؟ و او در پاسخ ميگويد. در پانزده سال پيش، شبها به هنگام خواب، عادت داشتم قسمتي از كتابي را مطالعه ميكردم؛ اما نور چراغ ديگران را اذيت ميكرد، تا اينكه به فكر افتادم اگر متن كتاب شنيده شود، افراد بدون مزاحمت ديگران ميتوانند به مطالعه بپردازند. چند اثر را روي كاست ضبط كرده ولي به دليل فقدان كيفيت، راضي نشده و با آشنايي با آثار گوياي خارجي متوجه اين صنعت در كشورهاي پيشرفته شده و بالاخره درصدد بومي كردن اين فناوري در ايران بر ميآيد. اما وقتي براي گرفتن مجوز به اداره كتاب و معاونت هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مراجعه ميكند، متوجه ميشود، اين پديده مهم فرهنگي هيچ متولي ندارد و نهادهاي كلان فرهنگي كاملاً نسبت به آن ناآشنا هستند.
خانم محمدي اولين كتابهايي كه گويا كرده را معرفي كرده است: نامههاي عاشقانه يك پيامبر از خليل جبران و كيمياگر از پائولو كوئيليو.
نشر نوين به مديريت خانم محمدي تا كنون حدود سي عنوان كتاب را گويا كرده و تمام آنها رمان، قصه، فكاهيات و براي عموم مردم ميباشد. او با جديت و جسارت به نقد نهادهاي سياستگزار و تصميمساز در زمينه كتاب گويا در ايران ميپردازد و مشكلات اين حوزه را ناشي از عدم درايت و آگاهي آنان ارزيابي ميكند.
خطمشي اين انتشاراتي در عرصه كتاب گويا، توليد آثار تفنني و سرگرم كننده براي پركردن اوقات فراغت عموم مردم است. از اينرو كتابهايي كم حجم و با محتواي داستاني، نيز همراه با موسيقي عرضه كرده است. اين انتشارات در فكر گوياسازي براي روشندلان نبوده است.
اين سبك كار و اين تجربه، تعميم يافته و اكثر مراكز توليد كتاب گويا؛ حتي مؤسساتي كه از ابتدا براي نابينايان تأسيس شده بود متأثر از همين رويكرد و خطمشي بودهاند. يعني وقتي به كارنامه آنها نگاه كنيم ميبينيم اكثر توليداتشان رمان و قصه يا كتب عمومي است. از اينرو ميتوان اين رخداد را از اين زاويه نگريست كه حدود سه دهه به دغدغهها، نيازهاي اساسي و الويتهاي زيربنايي در جامعه و فرهنگ نابينايان توجه نشده است. از يك سو، نهادهاي كلان مثل وزارت فرهنگ و ارشاد غايب بوده و براي چنين امور مهمي كارشناسي و تصميمسازي نشده و از سوي ديگر رويكرد و گرايش تفننگرا و سطحينگر بر مراكز متصدي كتاب گوياي نابينايان سيطره داشته و نتيجه اين دو فرايند، وضعيت كنوني است. يعني نابينايان در شرايط و وضعيتي هستند كه:
1. با تلاش و سختكوشي به مدارج عالي علمي رسيدهاند.
2. اما منابع مورد نياز در اختيارشان نيست، از اينرو در رقابت با افراد عادي مشكل پيدا ميكنند.
3. بودجه و امكانات در سه دهه، آن هم بودجههاي كلان توسط برخي از مراكز نابينايان به توليدات غير اولويتدار و تفنني مصرف شده است.
4. خلاصه اينكه اكنون جمعيت فراواني از نابينايان در رشتههاي مختلف نياز به منبع علمي دارند ولي مراكز توليدكننده از هر نظر عقبماندگي دارند و نميتوانند خواستههاي آنان را تأمين نمايند.
اما به رغم تلاشهاي ناشراني مثل خانم محمدي در عرصه عمومي و تأمين كتاب گويا براي عموم مردم، وضعيت اين بخش هم مطلوب نيست. البته مناسب و شايسته بود خبرگزاري فارس به عنوان مصاحبهگر به بررسي و نقادي اين شرايط ميپرداخت.
مشكل اصلي اين گفتوگو اينست كه خانم چيذري پيش از شروع مصاحبه به مطالعه و مشاوره گرفتن از كارشناسان و به كمك طلبيدن كارشناسان نپرداخته است. از اينرو هم سؤالات و هم سير پيشبرد گفتوگو سطحي و غير عميق است. البته منصفانه بايد قضاوت كرد و به رغم بسياري از كاستيها، نكات و مطالب راهبردي و راهگشاي سودمندي بيان شده و از گفتوگويهاي خوب اين خبرگزراي محسوب ميشود.
بررسي كتاب گويا و مهر: گفتوگوي ديگري چندماه پيش توسط خبرگزاري مهر در زمينه كتاب گويا منتشر شد كه به مراتب از مصاحبه پيشين سودمندتر است. جمعي از نويسندگان و توليدكنندگان كتاب گويا كه در اين نشست حضور دارند عبارتاند از: مصطفي رحماندوست نويسنده گسترش فرهنگ و مطالعات، فرزانه منصوري همسر زنده ياد نادر ابراهيمي و ناشر، سيدعلي شجاعي قائم مقام انتشارات نيستان، نيما رئيسي گوينده راديو، پرستو ولدخان مسئول بخش نابينايان كتابخانه حسينيه ارشاد و از مصححان كتابهاي گويا براي نابينايان، ساعد مشكي گرافيست، طراح و ناشر، مهدي زارع آهنگساز كتابهاي گويا، شاهين علايينژاد گوينده كتابهاي گويا، احسان چريكي گوينده كتابهاي گويا.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاري مهر با هدف بهرهگيري از كتاب گويا جهت افزايش سرانه مطالعه در كشور به برگزاري اين مصاحبه پرداخته است. زيرا به نظر اين خبرگزاري، مطالعه و كتابخواني تأثير اساسي در ارتقاي رشد و توسعه همه جانبه جامعه دارد.
فعالان كتاب گويا از نزديك دستي در آتش دارند، مشكلات و موانع را به خوبي ميشناسند. البته كتاب شنيداري يا گويا همان كتاب كاغذي و معمولي است و مقولهاي مستقل نميباشد.
نخستين پرسش اينگونه مطرح شده: در جوامع رو به توسعه، مطالعه و كتابخواني يك نياز جدي است و تلاش هميشگي براي به روز رسانيهاي فرهنگي نيز يك الزام است. به نظر ميرسد كتاب گويا گام مثبت در اين مسير است. اما اين پديده در ايران چندان شناخته شده نيست. چه تعريف مشخصي از آن ميتوان عرضه كرد؟
اين پرسش بسيار منطقي و عالمانه طرح شده است، اما پاسخي كه فرمودهاند، مطلوب و جامع نيست. يعني ذهنيت هفتادسال پيش به پاسخ سيطره دارد. امروزه وقتي گفته ميشود كتاب گويا (Talking Book) منظور آثار گويا (Talking Works) است و نشريات، پاياننامهها، مقالات، درسها، متون درسي، آثار الكترونيك (E-Book) در قلمرو است. نيز منحصر به كتاب و محدودكردن به دوران كتاب كاغذي به كتاب گويا هم نيست.
برنامهها و ابزارهاي جديد تبديل فايل الكترونيك به كتاب گويا و بالعكس، متن بريل به گويا و برعكس، متون اشاره به گويا و گويا به اشاره را امكانپذير نموده است. و خلاصه انحصار متن نوشتاري به فايل شنيداري را شكسته و بر هم زده و انواع تبديلها ممكن شده است.
نيز كتاب گويا روي فقط كاست يا CD عرضه نميشود بلكه حاملهاي صوتي مثل MP، فلاشر، بلوتوث، تبلت، كامپيوتر و DVD، موبايل و راديو ميتوانند آثار شنيداري را عرضه كنند.
بهرحال تعريفهاي قديمي و محدود از كتاب گويا نه تنها راهگشا نيست بلكه موجب گمراهي است. اما خوبي اين نشست از يك نظر اينست كه نابينا هم حضور داشته و به طرح ديدگاههاي خود ميپردازد. خانم پرستو ولدخان از مسئولين كتابخانه نابينايان حسينيه ارشاد تنها نابينايي است كه تحليلهاي سودمندي عرضه كرده است.
در اين نشست براي اولين بار، ابعادي از كتاب گويا با جديت بررسي و نقادي شده است. نكات راهگشا و كارشناسيهاي سودمند هم عرضه شده است. خلاصه اينكه نخستين مصاحبه قابل توجه درباره اين پديده است. اما مهمترين اشكال آن نپرداختن به بسياري از ابعاد ضروري كتاب گويا است. مجموعه پرسش و پاسخهاي اين نشست را ميتوان گفت منوط به نقش و جايگاه كتاب گويا در فرهنگسازي است. اما ابعاد حقوقي، فني، جايگاه علمي، وضعيت مقايسهاي و تطبيقي آنرا بايد با كارشناسان خبره و متخصص بررسي نمود.
مآخذ
«نشست بررسي كتاب گويا در مهر»، خبرگزاري مهر، 15/10/1392 ؛ «گفتوگوي خبرگزاري فارس با عوامل توليدكننده كتابهاي گويا»، خبرگزاری فارس، 13/7/1392
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.