دبستان كرولالهاي گلبيدي اصفهان: مركزی آموزشي براي ناشنوايان در اصفهان
محمد نوری
حسين گلبيدي، همچون جبار باغچهبان نقش مؤثري در خدمات آموزش كرولالها داشت. او از 1330 در دبستان ملي جعفري مشغول آموزش بود و حادثهاي موجب جلب توجه او به ناشنوايان شد. كودك كرولالي را به دبستان سپردند. اين كودك در زمانهاي استراحت، چون زبان نداشت و نميتوانست با بچهها ارتباط برقرار كند، در كناري ميايستاد و به ديگران نگاه ميكرد. قلب رئوف گلبيدي براي اين كودك به درد آمد. براي اينكه او را از ناراحتي درآورد، گاه او را نزد خود ميخواند و با ايما و اشاره با وي صحبت ميكرد. كودك خوشحال ميشد و گلبيدي هم از اينكه توانسته بود او را از ناراحتي خارج كند دلشاد ميشد.
رفته رفته چند كلمهاي به او آموخت و چون كلمات را توانست تلفظ كند، او را در دفتر مدرسه نزد معلمان ميبرد و او كلمات را ادا ميكرد و معلمان او را تشويق ميكردند و او نيز به ادامه كار علاقهمند ميشد.
پس از مدتي كه توانست جملاتي را به او بياموزد، به مدير مدرسه پيشنهاد كرد نام كودك را در ميان محصلان كلاس اول ثبت كرده و در كلاس خودش به او جايي دهد.
با اين پيشنهاد موافقت شد و آن كودك به طور رسمي شروع به تحصيل كرد و با كمال تعجب توانست در امتحانات ثلث دوم در بين دانشآموزان سالم، به رتبه اول دست يابد. اين امر بيش از پيش گلبيدي را علاقهمند به ادامه اين كار ساخت. در 1333 به استخدام رسمي فرهنگ درآمد و او را به بروجن منتقل كردند. چون علاقهمند تدريس به كودكان كرولال شده بود، در بروجن نيز تحقيقاتي درباره وجود كودكان كرولال كرد تا اينكه كودك كرولالي به او معرفي شد و او را همراه با دانشآموزان سالم تحت آموزش قرار داد. پس از چند ماه توانست چند صفحه از كتاب را به او بياموزد كه هم بخواند و هم املاي آن را بنويسد.
با آزمايشي كه اداره فرهنگ بروجن و همچنين اداره فرهنگ اصفهان از اين كودك گرفت، هر دو اداره تحقق اين كار را گواهي كردند و با وزارت فرهنگ مكاتبه شد تا دستور دهند كلاسي مخصوص اين قبيل كودكان داير كنند. در آبان 1334 اداره فرهنگ اصفهان ابلاغي به عنوان آموزگاري در دبستان مفيد اسلامي براي گلبيدي صادر كرد. او چون علاقهمند به تدريس كرولالها بود، تقاضا كرد او را تنها به آموزش كرولالها بگمارند؛ اما متأسفانه اداره فرهنگ در پاسخي همراه با استهزا، مينويسد: اين اداره براي تدريس كرولال اعتباري ندارد.
يك سال بعد در 1335، دوباره از وزارت فرهنگ تقاضا ميكند و اين بار با صدور مجوز، اداره فرهنگ اصفهان ابلاغ او را براي مديريت و آموزگاري مدرسه كرولالها صادر ميكند. گلبيدي، دو سال در خيابان طالقاني در منزل كوچك اجارهاي، كار خويش را ادامه داد و سپس منزل وسيعي كه حدود يك هزار متر مربع وسعت داشت، مقابل مدرسه چهار باغ كوي عالمآرا اجاره كرد و تا 1340 كه به تنهايي عهدهدار امر تدريس و حتي نظافت مدرسه بود، اداره فرهنگ هيچ گونه آمادگي براي كمك به او نشان نداد. او هم از صبح تا عصر مشغول تدريس و از عصر تا پاسي از شب گذشته مشغول تهيه وسايل كمك آموزشي بود. او در اين سالها، نزديك به بيست تابلوي الكتريكي براي آموزش درسهايي نظير فارسي و حساب و هندسه و جغرافيا، تهيه كرد.
در 1340 دكتر مهران، وزير فرهنگ، از مدرسه بازديد كرد و با مشاهده روش كار اين تابلوها و موفقيتهاي گلبيدي، دستور اعطاي يك نشان، و نيز دستور كتبي مبلغي معادل پنج ماه حقوق به عنوان پاداش را صادر كرد و درباره معلم و مستخدم هم به مدير كل دستوراتي داد. البته نشان و پاداش داده شد، اما از معلم و مستخدم تا سال 1341 كه هدايتالله موسوي به مديريت كل منصوب شد، خبري نبود و در اين سال نخستين معلم و مستخدم در اختيار گلبيدي قرار گرفت.
در 1342 قطعه زمين موقوفهاي را كه در كوي دولت (آيتالله طيب فعلي) بود، از اداره اوقاف اجاره كرد و با هزينه شخصي حدود چهارصد متر ساختمان در آن ايجاد، و مشغول كار شد. او توانست با ايجاد شش كلاس پسرانه و دخترانه و كارگاههاي مختلف، دانشآموزان را افزون بر خواندن و نوشتن يا حرفههاي نجاري و مشبككاري, با ماشيننويسي، نقاشي و سيمكشي برق آشنا كند كه هر يك از دانشآموزان پس از پايان دبستان به كارهاي مورد علاقه مشغول شدند و برخي نيز، تحصيلات را تا مراحل متوسطه و کارشناسي ادامه دادند. گرچه شروع و ادامه كار با مشكلات بسياري همراه بود، ولي علاقه شخصي و كم توقعي او موجب ايجاد مؤسسهاي آبرومند و پر افتخار شد. گلبيدي، در 1362 بازنشست شد و مؤسسه را به اداره آموزش و پرورش تحويل داد.
تلاش و دلسوزي او در اين مدرسه بسياري را تحت تأثير قرار داد. شهيد مرتضي مطهري در يادداشتي در مهرماه 1349 از خدمات گلبيدي بسيار تجليل و قدرداني كرده است.
نيز متفكران و فرهيختگان همچون محمد خوانساري در 1349, محمدتقي جعفري در 1345, علي شريعتمداري در 1343, محمدتقي شريعتي در 1343, محمدتقي فلسفي در 1340, حبيبالله فضائلي در 1337 و دهها شخصيت داخلي و خارجي ديگر با ديدن مركز آموزشي گلبيدي يا شنيدن وصف آن در يادداشتهايي, اين تلاش را ستودهاند.
بسیار لذت بردم ولی تعجب میکنم که 60 سال پیش این این تلاش چقدر اهمیت داده شده ولی افرادی چون مهندس رضایی که سالهاست برای نابینایان خدمات بسیار ارزنده ای انجام داده است به جز تشکر شفاهی هیچ ارگانی از فعالیت ایشان حمایت شایسته ای نکرده است