دو قطعه شعر از احمد خوش نیت
دو قطعه شعر از احمد خوشنیت
دفتر فرهنگ معلولین
احمد خوشنیت از معلولان جسمی ـ حرکتی و از کاریابان مجتمع توانیابان مشهد است. دو قطعه شعر خطاب به مجتمع و ابراهیم هدایی مدیرعامل سروده است.
او عزیز ما بچههاست
تو مجتمع توانیابان
یک مرد با خداییست
که اسم او هداییست
کار میکنه از دل و جون
اون واسهی پیشرفتمون
او دست نوازش میکشه بر سر ما بیمنت
او عزیز ما بچههاست دعاش میکنیم روز و شب
وقت نماز از ته تهای قلبامون
از مهروبونیهاشون، اون لطف و او صفاشون
چی بگم؟ زبانم قاصره. بابا خیلی بزرگواره
همینو میگم حرفاش دلم رو برده
من اونو دوست دارم
همیشه احترامشو دارم
یه گل میدم تو دستش
بهش میگم پدر جونم
خیلی دوستت میدارم
این شعر را در شهریورماه 1395 سروده است
آی خیرین نیکوکاران خوش اومدین به جمع ما
با دیدن شماها چه شاد میشیم ما بچهها
جای شما اون بالاست پیش خدا فرشتهها
اگه میشه یه بار دیگه بیاین اینجا توانیابان
وقتی که لبخند میزنید دلهای ما شاد میشه
با دیدن نگاهتون دلهای ما باز میشه
خدا جوابشو میده هر کی که کار خوب کنه
یا که بیاد مثل شما دل کسی رو شاد کنه
آی خیرین نیکوکاران خوش اومدین به جمع ما
وقتی شما رو میبینیم چه شاد میشیم ما بچهها
این قطعه را در 26 شهریورماه 1395 سروده است.
مأخذ: یکی بود، هنوز هم هست، مشهد، درج سخن، 1398، ص39.
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)