سخنرانی مدیرعامل دفتر فرهنگ معلولین در مراسم روز جهانی معلولان
بزرگداشت روز جهانی معلولان در مجتمع رعد فاطمیه قم
به مناسبت سالروز معلولان، مراسمی در رعد فاطمیه قم برگزار گردید. در این مراسم برنامههای متنوعی اجرا شد.
این برنامه در پنجشنبه ۱۵ آذرماه ساعت ۱۰صبح آغاز و تا ساعت ۱۳ ادامه داشت.
پس از تلاوت قرآن کریم آقای دکتر شمس سخنرانی کرد، در ادامه گروه ناشنوایان دستان فرشته سرود اجرا کردند،. سپس گروه تئاتر معلولین طراوت اجرا داشتند و خانم اعظم دلداده به عنوان مدیر گروه تئاتر سخنرانی کوتاهی ایراد کرد. خانم مهناز صوفی نویسنده کتاب رمان عشق آهنی و آقای حسین ایرانی نابینای فعال در گفتار درمانی و آموزش ماساژ به معلولین و نیز محمد نوری مدیر عامل دفتر فرهنگ معلولین از دیگر سخنرانان این مراسم بودند. در طول مراسم تعدادی از معلولان موفق و فعال که در کلاس های آموزشی مجتمع رعد حضور داشته اند لوح تقدیر و هدایایی دریافت نمودند.
محمد نوری (مدیر عامل دفتر فرهنگ معلولین):
ابتدا تشکر میکنم از حاجآقای امجدی، برادران امجدیها که واقعاً در قم با این مؤسسهای که برای معلولین تأسیس کردهاند افتخار بزرگی را ایجاد کردهاند، و خدمات این مؤسسه زبانزد است. ما امیدواریم که فعالیتها با مدیریت جناب آقای دیباجی بیشتر گسترش پیدا کند.
البته یادم رفت از مرحوم حاجآقا امجدی بزرگ هم همینجا ذکر خیری بشود و خاطر ایشان را در دل زنده بکنیم و ذکر خیری از ایشان داشته باشیم. ایشان میراث خوبی را به یادگار گذاشتند که این میراث در تاریخ شیعه، در تاریخ قم و تاریخ معلولیت میماند.
پدر جناب آقای دیباجی یک اسوهای از زهد و تقوا بودند. ایشان اهل صداقت و راستی و اهل پاکی بودند و خدمات بیشماری را به آسیب مندان و معلولین در زمان حیاط داشتند. خدا رحمتشان کند.
بحثی را من آماده کرده بودم که بخاطر محدودیت زمان خلاصه آن را ارائه میکنم. این بحث راجعبه عوامل آسیبهای جامعه معلولین در ایران است.
حتماً به ذهن شما هم رسیده است که شاخصهای منفی جامعه معلولین مثل اشتغال مثل سواد و تحصیلات عالیه و صدها نوع از این شاخصها رو به منفی شدن است. خب عامل منفی شدن چه است؟ چرا معلولین ما روز به روز عقب میروند. بالاخره بیسوادها بیشتر میشوند، اشتغال کمتر میشود، بیکارها بیشتر میشوند، پیشگیری کمتر شده، معلولیتها روز به روز دارد افزایش پیدا میکند طبق آمارهایی که خود مسئولین میدهند. خب علت چه است؟ چرا اینطوری شده؟ چرا جوامع دیگر توانستهاند به سرعت وضعیت معلولینشان را سر و سامان بدهند، ولی ما در ایران متأسفانه با گذشت چهل سال هنوز نتوانستهایم، و مشکل این است که روز به روز عقبتر هستیم.
یک بحث جدی وجود دارد که بعضیها میگویند خب خدا اینطوری میخواهد، یا مثلاً وضعیت جهان اینجوری است و غیره.
ولی اینجوری نیست، ببینید، در قرآن آمده که «إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» یعنی باید خودمان تغییر بدهیم. یعنی خود معلولین باید بیایند وسط، خود جامعه باید بیایند دست به کار بشوند و تمام مشکلات را یکی یکی حل بکنند، با تفکر با هم اندیشی و تعاون. اگر این اتفاق نیفتد هیچ دستی از غیب نمیآید که جامعه معلولین را سامان بدهد. سرنوشت به دست خود ماهاست و به دست خود معلولین است.
ببینید، اسلام در زمانی پدید آمد، یعنی بعثت در زمانی اتفاق افتاد که معلولین زنده به گور میشدند. معروف است، در کتابهای تاریخ هم آمده که معلولین را زنده نمیگذاشتند و در کودکی و نوجوانی به روشهای مختلف میکشتند. پیغمبر آمد گفت نه، به چه حقی؟ این آیه «بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» در بعضی از تفاسیر آمده که شأن نزولش در مورد یک دختر نابینا بوده. پیغمبر گفت نه، اینها حق و حقوق دارند. پیامبر ۲۲ بار که میخواست از شهر خارج بشود جانشین خودش را از معلولین گذاشت. گفت مردم بروند از این معلول بپرسند، پیش نماز این معلول باشد. اذان را غیر از بلال در صبحگاهان و شامگاهان یک نابینا مادرزاد به نام عبدالله بن ام مکتوم بگوید.
در روایات بسیاری داریم که پیغمبر از حقوق معلولین دفاع جدی کرد، و وضعیتی را پدید آورد که حدود پانزده سال نگذشته بود که معلولین بسیاری پدید آمدند که قاری قرآن بودند راوی بودند دانشمند بودند و اهل سواد و دانش بودند. یک جامعهای از دانشمندان در صدر اسلام ما داریم. شما در بین راویان و تابعین و اصحاب معصومین ببینید حتماً حداقل بیست نفر معلولیت دارند. خب پیغمبر نگفت که خدا اینها را درست کند، یا مثلاً یک دست از غیب بیاید. گفت خودتان شروع کنید.
این مقدمه بحث است. من شش عامل را شناسایی کردهام که این شش عامل در پیدایش معلولیتها و بدتر شدن وضعیت معلولین بسیار مؤثر بوده است.
یکی بحث فرهنگ زیربناست. ببینید، هر جامعه فرهنگی زیربنا دارد. چه فرهنگ آموزشی، چه فرهنگ رسانهای، همه اینها بر اساس آن فرهنگ زیربناست. در ایران فرهنگ زیربنای ما هم اعتقادات مردم است. مردم ما مسلمانند، شیعه هستند و مردم ما ایرانی هستند. خب مردم که اینجوری هستند، باید دستگاههای متولی معلولین هماهنگ باشند با این فرهنگ. متأسفانه از صدر مسئولین تا ذیل شما ببینید چند درصد نسبت به اعتقادات مردم شناخت دارند. یک راهش، سخنرانیهایشان را ببینید. ببینید مثلاً مسئولین بهزیستی چند درصد در سخنرانیهایشان آیه میخوانند یا روایت میخوانند! با اینکه ما در اسلام مکتب معلولین داریم. در مسیحیت نداریم، در بودیسم نداریم، در یهودیت نداریم، در تمام ادیان جهان من تحقیق کردهام، مکتب معلولین نداریم. فقط در اسلام چیزی ما داریم به اسم آموزهها در رشد انسانیت معلولین.
متأسفانه مسئولین ما نسبت به فرهنگ زیربنا شناختی ندارند. وقتی نسبت به فرهنگ زیربنا شناختی نباشد، معنایش این است که مردم همکاری نمیکنند، خیّرین همکاری نمیکنند، خیرین میگویند که اینها اعتقاد ندارند و بی دین هستند. به هرحال آن اتفاق مطلوبی که باید بیفتد نمیافتد.
عامل دوم که خیلی مهم است بحث آموزش و آموزش عالی است. ببینید وقتی ما در کتابهای درسی اروپا مثلاً آلمان نگاه میکنیم، از دوره ابتدایی بحث معلولیت وجود دارد. ولی اینجا نداریم. یعنی ما بچههایمان از ابتدایی تا دوره آموزش عالی هیچ آموزش خاصی را ندارند. بحث آموزش عالی بسیار مهم است. هر جایی که آموزش عالی با دقت استفاده شده اتفاقات خوبی افتاده و نیروی خوبی تربیت شده است. ولی در ایران در زمینه معلولین ما هیچ آموزش عالی نداریم. من بیش از ده سال است این حرف را میزنم، میگویند نه، دانشگاه علوم بهزیستی پس چیست؟ دانشگاه بهزیستی نه آموزش بریل دارد، نه آموزش زبان اشاره دارد، هیچکدام از اینها نیست. من شما را ارجاع میدهم به صحبتهای دو روز پیش آقای محمد مهدی طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی(۱۳ آذر ۱۳۹۷)، ببینید ایشان چه گفته. ایشان میگوید در آموزش عالی ما و وزارت علوم ما سالهاست که از معلولین غفلت کردهایم، و معلولیت و معلولین در نظام آموزش عالی ما وجود ندارند، و ما میخواهیم در دانشگاه آزاد ایجاد بکنیم. این حرف آقای طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد است. شما اگر حرفهای ایشان را ببینید متوجه میشوید که چون آموزش عالی در زمینه معلولین ما نداریم، اکثر مشکلات ما از همینجا ناشی میشود.
معلولین را به جای اینکه آموزشهای جدی بدهند در زمینههایی که خودشان میتوانند و توانمندند، میروند رشتههایی که عمومی است آموزش میدهند.
مسأله سوم تشکلهاست، تشکلهای مردمی. در هر جامعهای وقتی به تشکلهای مردمی بها داده نشود آن جامعه با مشکلات عدیدهای مواجه میشود. چون دولت که نمیتواند همه مشکلات را حل کند. مثلاً چقدر دولت میآید به مؤسسه رعد فاطمیه بگوید دستتان درد نکند؟!
متأسفانه مسئولین ما هیچ اهتمامی به انجیاُها ندارند، بعضیها سنگ هم جلوی پای انجیاُها میاندازند. امروزه تشکل ها و انجمن ها مشکلات زیادی دارند مخصوصاً مشکلات مالی.
مشکل چهارم تکنولوژی و حرفهها و بحث استارتاپها و کاربرد آن در حوزه معلولین است، که چون مسئولین به آن توجه ندارند شاخصهای معلولیت روز به روز بیشتر میشود. من ارجاعتان میدهم به صحبتهای آقای مجید قدمی رئیس آموزش و پرورش استثنایی، حتماً صحبتهای ایشان را ببینید، ایشان هم همین حرف را اخیراً تأیید کردهاند.
به دلیل کمی وقت امکان برشمردن بقیه عوامل نیست و انشاء الله مقاله کامل آن در وب سایت دفتر فرهنگ معلولین منتشر خواهد شد.
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)