معلولان به ترحم نیاز ندارند، کرامت آنها را حفظ کنید
معلولان به ترحم نیاز ندارند، کرامت آنها را حفظ کنید
تهران- ایرناپلاس- قائممقام مدیرعامل مؤسسه خیریه بچههای آسمان میگوید: بزرگترین معضلی که معلولان با آن روبهرو هستند، نگرش جامعه نسبت به آنهاست. چون معلول به ترحم نیاز ندارد، بلکه او نیز جزیی از جامعه است و باید کرامتش حفظ شود.
معلولان به ترحم نیاز ندارند، کرامت آنها را حفظ کنید
*تجربه تلخی که جرقه تأسیس یک خیریه شد
«داستان مربوط به قبل انقلاب است. حاجآقا نقابی، پسری دارای معلول جسمی-حرکتی به نام کامران داشته که بسیار مورد علاقه پدر و مادرش بوده است. یک بار که حاجآقا و پسرش در راه بودهاند، ماشین خراب میشود و پدر برای آنکه کامران داخل ماشین اذیت نشود او را زیر سایه درختی نزدیک خودرو میگذارد و مشغول تعمیر ماشین میشود.
ولی وقتی از کار فارغ میشود، با صحنه دردناکی روبهرو میشود. کامران توسط چند بچه دوره شده و مورد آزار و اذیت قرار گرفته است و او را دیوانه صدا میکنند. همین حادثه، سبب میشود کامران برای همیشه از مردم گریزان شود و تا آخر عمر، حاضر نمیشود کسی غیر از پدر و مادر و دکترش را ببیند.
پس از مرگ کامران، مادرش نیز پس از مدتی کوتاه از غم فراق فرزند، دارفانی را وداع میگوید. پس از مرگ کامران و مادرش حاجآقا نقابی، ابتدا تصمیم میگیرد ارثیه مادر کامران را وقف آستان قدس رضوی کند، اما با توجه به نبود جایی برای نگهداری، حمایت و حفظ کرامت معلولان، تصمیم میگیرد که آن را به این منظور وقف کند و این میشود سرآغاز موسسه خیریه بچههای آسمان.»
این ماجرا را محمد کمالی، قائممقام مدیرعامل موسسه بچههای آسمان نقل میکند و در مورد اقدامات این موسسه به ایرناپلاس میگوید: در حال حاضر، موسسه سه آسایشگاه دارد. یکی در فشم (ویلای محل زندگی کامران) که مخصوص پسران بالای 14 سال است و حدود 200 مددجو در آن اقامت دارند. دیگری آسایشگاه دختران بالای چهار سال با حدود 100 دختر و آسایشگاه بیماران اعصاب و روان که در مهرشهر کرج واقع شده است، عمده این مددجوها نیز بیسرپرست هستند.
*حمایت و مراقبت از معلولان دو مقوله متفاوت است
وی با بیان اینکه بحث حمایت و مراقبت معلولان متفاوت است میگوید: ما هزاران مؤسسه خیریه در شهر تهران داریم که کمکهای مردمی را جمعآوری و صرف امور خیر میکنند ولی مؤسسات مراقبتی، مانند خیریه بچههای آسمان، بهصورت شبانهروز از افراد تحت پوشش خود که حدود 400 نفر است حمایت میکنند. کل هزینه روزانه از خورد و خوراک تا مراقبت، نگهداری و درمانی افراد در مؤسسه انجام میشود. یعنی ما یک خانواده 400 نفره هستیم با 150 پرسنل.
کمالی با بیان اینکه مؤسسات مراقبتی هزینههای اجتنابناپذیری دارند که حیاتی است و لاجرم باید برای آن چارهاندیشی کنند میگوید: مؤسسات حمایتی، کمکهایی که به آنها میرسد را صرف امور خیر میکنند، ولی ما ملزم به تأمین همیشگی هزینهها هستیم.
*بزرگترین معضل کنونی معلولان نگرش جامعه به آنهاست
وی یکی از بزرگترین معضلات کنونی برای معلولان را به نگرش جامعه مربوط دانسته و میگوید: هر وقت توانستید با یک کودک معلول جسمی- حرکتی تا سر کوچه و یا پارک محلتان بروید و فشار نگاهها و برخورد مردم را تحمل کردید و به گریه نیفتادید آن وقت میتوان گفت که از لحاظ فرهنگ برخورد جامعه با معلول به حد قابل قبول رسیدهایم. واقعیت این است که بار نگاه و بار فکری مردمی نسبت به معلولان وحشتناک است.
وی با بیان اینکه کرامت معلولان بزرگترین دغدغه ماست میگوید: فرد معلول، عضوی از جامعه است. لطفاً بهجای نگاه نادرست ترحمآمیز، مسئولانه برخورد کنید و او را هم عضوی از جامعه ببیند. فرد معلول با یک فرد سالم هیچ تفاوتی ندارد و اگر خداوند لحظهای اراده کند، شرایط هر یک از ما از یک معلول بدتر خواهد شد.
«نمونه ساده ندیدن معلولان را با یک آزمایش و چالش ساده میتوان متوجه شد. یک روز ویلچر سوار شوید و سعی کنید با آن به سرکار بروید. ببیند آیا میتوانید سروقت به مقصد برسید؟ واقعیت این است که دسترسی به فضاهای شهری، اتوبوس، مترو، پیادهرو، پارک، پله و… برای معلولان بسیار سخت و دشوار و حتی در مواردی غیرممکن است.»
*تنها 15 درصد تهران برای معلولان بهسازی شده است
کمالی معتقد است تهران تنها 15 درصد برای معلولان بهسازی شده است و نتیجه میگیرد وقتی در تهران که پایتخت کشور است، وضعیت به این شکل است، شهرستانها چه وضعیتی دارند.
به گفته وی ما قانون حمایت از معلولان داریم و بر اساس آن همه نهادها و سازمانها مکلفاند بستر شهر را برای استفاده معلولان فراهم کنند. تمام مجتمعهای مسکونی، اداری و تجاری باید برای دسترسی معلولان بهسازی شوند، اما وضعیت کنونی با شرایط ایدهآل فاصله بسیاری دارد.
*عدم توجه به مسئولیت اجتماعی از سوی نهادها و سازمانها
نکته دیگری که کمالی به آن تأکید دارد عدم توجه به مسئولیت اجتماعی از سوی نهادها و سازمانهاست. برای نمونه هر سال هزاران نفر بر اثر تصادفات رانندگی فوت میکنند و چند برابر آن، دچار معلولیت میشوند. آیا تابهحال شده که یکی از خودروسازها، در بستر مسئولیتهای اجتماعی خود بخشی از هزینههای یک معلول یا جامعه معلولان را عهدهدار شوند؟ آیا شرکتی که آبوهوا را آلوده میکند و در اثر آن فرزندان معلول به دنیا میآیند، نباید از محل درآمد میلیاردی خود، بخشی را برای جبران هزینههای این قشر از جامعه هزینه کند و در کنار مؤسسات حمایتی و مراقبتی قرار گیرد؟ یا شهرداری که مسئولیت خود را بهدرستی انجام نداده و شهر را برای معلولان بهسازی و مناسبسازی نکرده است، آیا نباید اقدام جبرانی برای رفاه معلولان انجام دهد؟
*به بچههای معلول سر بزنید
قائممقام مدیرعامل موسسه بچههای آسمان دغدغه دیگری نیز دارد که در مورد آن میگوید: بسیاری از معلولان جسمی-حرکتی، بیسرپرست هستند و کسی را ندارند. من از شهروندان درخواستی ندارم بهجز آنکه هر چند وقت یکبار به این بچهها سر بزنند و حال آنها را بپرسند. معلول هم عاطفه دارد، محبت را میفهمد و عشق را درک میکند. وقتی کسی به آنها سر نمیزند، احساس دلتنگی میکنند. شاید ما بتوانیم در موسسه خورد و خوراک آنها را فراهم کنیم، ولی برای دلتنگی آنها چه کنیم؟ آنها دوست دارند کسی به دیدنشان بیاید. باور کنید عصر روزهای جمعه، آنقدر دلتنگ میشوند که سکوت محضی در آسایشگاه حکمفرما میشود که دل سنگ را میشکند و ما مستأصل میشویم که کاری از دستمان برنمیآید برای آنها انجام دهیم.
کمالی در مورد وضعیت حمایت از این مؤسسات نیز میگوید واقعیت امر مؤسسات حمایتی با یارانه مختصری که به معلولان اختصاص مییابد توان اداره ندارد و در شرایط کنونی اقتصادی، نیازمند حمایت بیشتری هستند. معتقدم دولت در این زمینه باید اقدامات و برنامههای حمایتی مناسبتری را پیشبینی کند.
«تصور کنید این اگر این مؤسسات نتوانند از این معلولان حمایت و مراقبت کنند و تعطیل شوند چه سرنوشتی در انتظار این افراد (که در جامعه رها میشوند) خواهد بود. ما در قبال این افراد، بهعنوان جزیی از اعضای جامعه مسئولیم و باید وظایفمان را در قبال آنها انجام دهیم.»
منبع: حسین جمشیدیان، ایرنا، 12 آذر 1397
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)