نتایج تحلیل آماری اولین همایش پیگیری تصویب لایحه جامع حقوق معلولان
نتایج تحلیل آماری اولین همایش پیگیری تصویب لایحه جامع حقوق معلولان
10 فروردین 1395
محمد نوری/ دفتر فرهنگ معلولین
امروز 20 فروردین، ده روز از همایش کمپین میگذرد مدیریت همایش نتایج پرسشنامه پخش شده در همایش را در یک صفحه منتشر کرد. نخست به مباحثی درباره ضرورت اطلاعات و آمارگیری میپردازم سپس نگاهی خواهم داشت به نتایج آماری به دست آمده.
ضرورت و اهمیت
تمدن امروز بشری متکی به کمیت است و زندگی امروزی ما بیش از هر زمان بر اساس کمیت بنا شده است. پیشرفتها هم ضرورتاً مرهون کمی نگری و رویکرد ریاضی و محاسبات عددی است.
زندگی معلولان وقتی متحول خواهد شد که همه ابعاد فردی و اجتماعی آنها با عدد و رقم بیان شود. وقتی ندانیم آمار معلولان چه اندازه است، پراکندگیهای جامعه معلولان چگونه است یعنی آمار نابینایان، ناشنوایان و دیگر معلولیتها چیست؟ نیازهایشان با عدد و رقم بیان نشود؛ بودجه سالانهای که به آنها اختصاص مییابد چقدر است؟ برای اشتغال، برای تحصیل آنان چه امکاناتی مورد نیاز است؟ و خلاصه تا وقتی که همه جنبههای حیات معلولان تبدیل به عدد و رقم نشود، نمیتوان تصمیم گرفت، و برنامهریزی داشت.
با حرفهای کلی، حدسها و خیالات به هیچ وجه نمیتوان اقدامی در مسیر اصلاح امور آنان انجام داد. در چند روایت از معصومین علیهم السلام به اهمیت محاسبه توجه داده شده است. مثلاً در روایتی آمده: حاسبوا قبل ان تحاسبوا. در مورد کارهایتان محاسبهگر باشید؛ و گرنه شکست میخورید و دیگران به حساب شما میرسند.
متأسفانه به رغم اینکه چند بار طی سه دهه اخیر آمارگیری نفوس و مسکن در سراسر ایران اجرا شده، امّا آمار کل معلولان، آمار نابینایان و ناشنوایان و افراد دارای ضایعات گردنی و نخاعی، آمار معلولان ذهنی و اجتماعی معلوم نیست؛ چه برسد به آمار توانمندی، سواد، تحصیلات عالیه، شغل و اشتغال و نیازمندیهای پایه و ضروری آنها.
به دلیل فقدان اطلاعات آماری در حوزه معلولیت و معلولان ایران، تقنین، تدوین قوانین و قانونگذاری در این حوزه با مشکل مواجه است. چون قانونگذاری، روشی برای اصلاح جامعه هدف است، اما تا وقتی ندانیم چه خرابی و چه معضلات و مشکلاتی هست، نمیتوانیم قوانین جامع و کارآمد وضع کنیم.
آمارگیری وظیفه دستگاههای دولتی است، سازمان بهزیستی به عنوان بزرگترین و اصلیترین نهاد مؤظف معلولان ایران، میبایست در گذشته در زمینههای مختلف آمارهایی را هر ماه منتشر میکرد. اکنون هم دیر نیست و این سازمان اگر آمارگیری را با جدیت پیگیری و ماهانه در اختیار عموم قرار دهد، در این صورت تلاشها و اقدامات تشکلهای مردمی، نهادهای دولتی و مردمی سنجیدهتر و دقیقتر خواهد شد. نهادهایی که درصدد انجام کارهای مختلفاند، میتوانند تصمیم صحیح اتخاذ کرده و با چشم باز به برنامهریزی و تدبیر بپردازند.
اما اگر سازمان بهزیستی اقدام نکند، لازم است تشکلهای مردمی، این وظیفه را بر دوش بکشند و آمارگیری را با جدیت پیگیری کنند.
اما اقدام کمپین طرفداران حقوق معلولان، برای استخراج نتایج آماری از پرسشنامه پخش شده در نشست دهم فروردین 96 به دلایل فوق مطلوب و پسندیده است. هر چند میدان اطلاعات اخذ شده کوچک و محدود است و ابعاد گسترده ندارد ولی همین اطلاعات آماری و به رغم کوچکی آن، گویای حقایقی است و میتواند مبنای تصمیم سازی در برخی امور باشد.
مشکلات آمارگیری کنونی
اینگونه اقدامات و آمارگیری و تدوین نمودار و استخراج درصد در موضوعات معلولیتی، سابقه طولانی ندارد و جدید است؛ از اینرو اشتباهات و نواقص در آن دیده میشود. زیرا تجارب زیاد وجود ندارد. لذا با مراجعه به منابع حتی یک نمودار آماری جامع در زمینه مسائل معلولین نمییابیم. بنابراین آن چیزی که در یک صفحه با عنوان «استخراج نتایج» منتشر شده هم چند نکته وجود دارد:
1ـ جامعه آماری و میدان مشخص نیست. مدیریت این پروژه یک برگه A4 بیست سؤال آورده است. ولی مقدمه اقناعی و توضیحی ندارد مهمتر اینکه معلوم نیست، چند پاسخ واصل گردد؟ و از کسانی که پاسخ دادند، چه تعداد پرسشها پاسخ گفته شده است؟
چه تعدادی در همان جلسه پاسخها را تحویل دادند؟ و چه تعداد بعداً و از طریق ایمیل و فکس و غیره ارسال کردند؟
2ـ دومین نکته بسیار مهم، خود پرسشها است. باید معلوم شود چرا این پرسشها مطرح شده است؟ و چرا در زمینه اصلیترین مبحث کمپین یعنی حقوق و قانون معلولین فقط چهار پرسش یعنی یک پنجم از کل پرسشها مطرح شده است؟ با اینکه همایش و مباحث مطرح در آن، حقوقی و مرتبط به قانون معلولان و حمایت از حقوق معلولان بوده است؛ پرسشنامه هم باید اغلب و اکثر در این راستا تنظیم شده باشد. البته پرسش از شخصیت پاسخ دهنده مثل سن، شغل، تحصیلات، نوع معلولیت هم مهم است. ولی طرح پرسشهایی نظیر پرسشهای زیر هم اهمیت دارد و گویای وضعیت جامعه هدف در ارتباط با موضوع مورد بحث یعنی حقوق و قانون است. نمونههایی از پرسشهای ضروری که لازم بود به عنوان پرسش ضروری از موضوع اصلی همایش مطرح میشد اینگونه است:
ـ آیا در مورد قانون مصوب 83 انتقاد دارید؟
ـ به کدام ماده از این قانون بیشتر نقد دارید؟
ـ نواقص این قانون در کدام زمینهها مشهودتر است؟
ـ علت شکست و ناکار آمدی قانون 83 چیست؟
ـ دولت نهم و دهم (دولت احمدینژاد) چه برخوردی با قانون معلولین مصوب 83 داشت؟
ـ چرا دولت نهم و دهم خواستار کنار گذاشتن قانون 83 بود؟
ـ چرا دولت نهم و دهم، شروع به تدوین قانون جدید نمود؟
ـ آیا دولت نهم و دهم در تدوین این قانون موفق بود؟
همینطور از دولت یازدهم، از قانون مصوب 95، از قوانین مصوب در هیئت دولت یازدهم و خلاصه چندین پرسش میتوان مطرح کرد و لازم بود طرح میشد و در اختیار افراد قرار میگرفت. به ویژه در زمینه آسیب شناسی تقنین باید کار جدی پرسشنامهای و آماری انجام داد. زیرا اگر قانون جدیدی هم تصویب شود ولی به سرنوشت قبل مبتلا گردد، همه زحمات بیفایده است. اساساً در مورد روش آمارگیری، لازم میبود مدیریت همایش دیدگاه خود درباره شیوه خود در پرسشگیری و آمارگیری را در یک مقدمه مطرح میکرد. اساساً چنین کارهایی نیاز به اقناع مخاطبان دارد و باید با برهان و استدلال، کار مورد نظر را تشریح نمود.
نگاهی به استخراج نتایج
برگه یک صفحهای با عنوان استخراج نتایج منتشر شده که از زوایای مختلف میتوان به آن پرداخت. تلاش میکنیم این نتایج را مجدداً مطالعه کنیم و به تجزیه و تحلیل و پالایش ابعاد آن بپردازیم. اکنون در چند محور به بررسی و نقادی اطلاعات مندرج در این صفحه میپردازیم:
1ـ دستهبندی و طبقهبندی نتایج بر اساس پنج شاخص کلی و بیست و یک شاخص جزئی انجام شده است. نخست همه اطلاعات به دست آمده ذیل پنج سرفصل زیر دستهبندی شده است: 1- پراکندگی جمعیت شناسی؛ 2- معلولیت؛ 3- میزان آگاهی از حقوق؛ 4- میزان فعالیت مدنی ـ اجتماعی در حوزه معلولین 5- مشکلات
2- شاخص پراکندگی جمعیت به هفت شاخص موضوعی کوچکتر تقسیم شده است:
پراکندگی جمعیت:1ـ اشتغال و وضعیت اقتصادی 2ـ تحصیلات و اشتغال 3ـ سن 4ـ وضعیت تأهل 5ـ جنسیت 6ـ محل سکونت 7ـ مسکن
هفت سرفصل یا شاخص فوق یکدست نیست و به اصطلاح همه آنها نمیتوانند مقسم پراکندگی جغرافیای جمعیت معلولان باشند.
3- شاخص معلولیت به سه موضوع جزئی تقسیم شده است:
معلولیت: 1ـ نوع معلولیت 2ـ علت پدیدار شدن 3ـ شدت معلولیت
معلولیت اجتماعی مطرح نشده است. نیز در متن پرسشنامه هم از معلولیت اجتماعی، پرسش نیامده است.
4- شاخص آگاهی از حقوق به دو موضوع جزئی تقسیم شده است:
میزان آگاهی از حقوق: 1ـ دانش کنوانسیون 2ـ آگاهی از لایحه
توجه کنید در متن پرسشنامه چهار پرسش درباره کنوانسیون و لایحه مطرح شده ولی در نتیجهگیری فقط دو فیلد آمده، علت نیامدن دوتای دیگر چیست؟ آیا پاسخ ندادهاند؟ یا علت دیگری دارد؟ به هر حال هر دلیلی داشته باشد مهم است.
5- اما شاخص میزان فعالیت با اینکه واقعاً تقسیمبندی دارد ولی عملاً تقسیم به شاخهها و موضوعات کوچکتر نشده و در هفت فیلد فقط نتایج اعلام شده است. این شیوه دقیق و علمی نیست. زیرا در پرسشنامه از فعالیتهای فرهنگی، مدنی و علمی پرسش شده ولی در ثبت نتایج فقط یک نوع فعالیت (مدنی- اجتماعی) آمده است.
6- از هفت شاخص اصلی، فقط شاخص مشکلات را بدون تقسیم و تفریع آورده است. با اینکه در پرسشنامه به 12مشکل اشاره شده است. اما در اعلام نتایج هیچ درصدی بیان نشده است.
7ـ خلاصه قواعد تقسیم و طبقهبندی موضوعی در اغلب شاخهها رعایت نشده است. در مورد دانش کنوانسیون و میزان فعالیت مدنی بدون اینکه، تقسیم به فروع گردد و عناوین فرعی و جزئی معرفی شود، محتوای فروعات آمده است.
8ـ نتایج به دو صورت کمی و کیفی با هم آمده است. یعنی در موارد، درصدد بیان شده است و مثلاً نوشته است از نمونه آماری اخذ شده، 66 درصد متأهل و 34 درصد مجرداند و مواردی به صورت بیان رابطه آمده است و مثلاً نوشته است: تفاوت معناداری بین زنان و مردان دیده نمیشود.
در مجموع از 21 جدول، 12 جدول درصد سنجی کرده و به صورت درصد بیان میکند و 9 جدول به بیان ارتباط بین دو یا چند متغیر میپردازد.
9ـ نتایج به دست آمده اگر به صورت منحنی نشان داده شود، گویایی بهتری خواهد داشت.
10ـ پرسش از تشکلها و نقش و حضور آنها در قانون و حقوق معلولین وجود ندارد؛ همچنین نواقص دیگری هم هست که ذیل سرفصل نواقص میآورم.
خدمت سروران محترمی که این زحمت را متقبل شدهاند، عرض میشود که بیان اشکالات از اهمیت کارشان و ابتکارشان نمیکاهد. اساساً چون کار مهمی است ارزش مطالعه و نقد دارد.
برجسته سازی بعضی نکات
یک صفحه نتایج با اینکه نواقص فراوان است، با این حال گویای نکات مهمی است، به برخی از آنها اشاره میشود.
1ـ 53 درصد از معلولان اشتغال ندارند. آنگونه که ماهنامه پیک توانا قزوین و خود بهزیستی اخیراً اعلام کردند و آمار کل معلولان را 11.5 میلیون نوشتند و آمار بیکاران 6.095.000 نفر نوشتند. واقعیت این است که کارخانهها، شرکتها، تشکلهایی مثل کانون توانا قزوین، رعد الغدیر، رعد غرب و دهها نهاد دیگر که مدعی هستند بزرگترین نهاد در عرصه ایجاد مشاغلاند، همه اینها به علاوه سازمان بهزیستی روی هم توانستهاند رقم اندکی از معلولین (بر اساس این آمار 47 درصد) را شاغل کنند. چون بسیاری از معلولین به روش کار در کارگاه پدری و ادامه شغل خانوادگی یا به شیوه خوداشتغالی با امکانات شخصی مشغول به کار شدهاند و در خوشبینانهترین فرض، 30 درصد از معلولین طی چند دهه، مشغول به کار شدهاند.البته از این پرسشنامه به دست آمده که 47 درصد ولی اگر موارد فوق کسر شود، از 30 درصد بیشتر نمیشود.
2ـ اگر تشکلهای بزرگ و کوچک هر سال نهایتاً هزار شغل ایجاد کنند، یعنی برای شش میلیون نفر، شش هزار سال یا 60 قرن زمان نیاز دارند.
نسبت به صرف بودجه و امکانات که توسط مردم به این تشکلها داده میشود و نیز بودجهای که بعضاً از دولت میگیرند، آیا چنین کارآیی مقرون به صرفه است؟
اینجانب در این زمینه نظری ندارم و فقط این سؤال را مطرح میکنم و لازم است خود تشکلها و سازمان بهزیستی مروری داشته باشد و یکبار کارنامه این تشکلها بررسی شود.
یعنی آیا ممکن نیست شیوه این تشکلها دگرگون گردد و تا بتوانند با سرعت افزونتر، اشتغال ایجاد کنند؟
3ـ از این پرسشنامه به دست آمده که معلولانی که به روش خوداشتغالی عمل کردهاند، 75 درصد آنها درآمد زیر دو میلیون تومانی دارند و مطلوب است. لذا روی این روش کار شود و معلولان را جهت بدهند به این شیوه کاریابی و اشتغال ایجاد کنند.
4ـ 20 درصد معلولان تحصیلات عالی دانشگاهی دارند اما ارتباط بین معلولان با تحصیلات پایینتر و معلولان دارای تحصیلات بالاتر روشن و تعیین نشده است.
ایجاد شبکه بین جامعه هدف و پیوند دادن معلولان لازم به نظر میرسد تا به انتقال تجربه و دانش بپردازند.
5ـ همانطور که قبلاً تذکر داده شد پرسشها درباره هدف اصلی نشست یعنی لایحه و کنوانسیون ضعیف است با این حال اطلاعاتی که به دست آمده هم گویای واقعیتهای مهمی است. مهمترین نکته در این زمینه فقر اطلاعات معلولان از حقوقشان و از قانون است. از اینرو بر مؤسسات دولتی و مردمی از جمله همین کمپین لازم است برنامهریزی برای آموزش داشته باشند.
نواقص
در پرسشنامه 20 پرسش آمده است و شامل نکات خوبی است ولی نکاتی هم نیامده و جای آنها جداً خالی است. تلاش میکنم این موارد را تذکر دهم:
1- وظیفه اصلی کمپین حقوق و قانون و دفاع (حمایت مردمی) از قانون و حقوق معلولان است. یعنی جوهره کار کمپین دو سوژه قانون (حقوق) معلولان و دوم دفاع (حمایت مردمی) است. بیشترین تمرکز و حساسیت باید روی این دو سوژه میشد و اگر دو سوم پرسشنامه به این دو میپرداخت بهتر بود.
2- به لحاظ تئوری و نظری در تمامی متونی که توسط کمپین منتشر شده، راهکار مشخص و استراتژی مدون در زمینه حمایت و دفاع دیده نمیشود. لازم است خود مسئولین و مدیران محترم کمپین که انسانهای خدوم و متفکراند ابتدا به نتیجه برسند، سپس این نتیجه را در قالب پرسشنامه و تکس و اطلاعرسانی تسری دهند.
در جهان معمولاً چهار استراتژی حمایتی به کار گرفتهاند:
الف: استراتژی خشونت و غلبه
ب: استراتژی افزایش منازعات مدنی (معروف به دیوارکشی)
ج: استراتژی گفتوگوی طرفینی و رسیدن به راهکار همدلانه و مشارکتی
د: استراتژی بسیج افکار عمومی
در نظام جمهوری اسلامی که نظامی مردمی است قطعاً نمیتوان راهکار مارکس (کمونسیم) یا راهکار موجود در سندیکا گرایی کشورهای غرب را اجرا کرد و لزوماً باید به راهکار «ج» و «د» اندیشید. اما لازم است این دو راهکار یا یکی از آنها دقیق تئوریزه و تدوین گردد. با مسئولین ارشد نظام هم در این خصوص صحبت شود و با هماهنگی کار به پیش رود.
استحضار دارید که اصل این کار امنیتی و دارای تبعات اجتماعی و حساس و ظریف است و بسیار با دقت باید جلو رفت.
3- در مواردی مثل کتاب گویا، کتاب بریل و محصولات فرهنگی با اینکه زیربنایی است ولی پرسش نیامده است. یعنی در قانون لزوماً باید این نکات مطرح گردد.
4- همچنین در مورد مسائل پزشکی، توانبخشی.
5- به موضوعات مرتبط به پژوهشگران، نیکوکاران و امثال اینها که معلولیت ندارند ولی برای جامعه هدف تلاش میکنند چیزی نیامده با اینکه ضرورتاً باید در قانون بیاید.
به عنوان نمونه عرض میکنم اگر اماکن وقفی که به نام معلولان و برای این قشر وقف شده در اختیارشان قرار گیرد یا درآمد این جاها به امور معلولین اختصاص یابد، به هیچ منبع دیگر نیاز نخواهند داشت. اما قانون نسبت به واقفان که برای معلولین وقف داشتهاند، ساکت است. و خود مراکز و خود معلولین هم توجه ندارند.
6- اساساً اینگونه پرسشنامه و اقدامات اینگونهای باید جمعی و توسط یک گروه با تجربه انجام شود. اگر کمپین از چند مرکز افرادی را دعوت و کار در گروه انجام شود، سطح آن قطعاً بالاتر خواهد شد.
اقدامات آینده
اطلاعات به دست آمده و نتایج استخراج شده نباید رها شده و به بایگانی سپرده شود، بلکه لازم است چند اقدام عاجل انجام پذیرد.
1ـ از مراکز و تشکلها خواسته شود برای رفع مشکلات و نواقص طرحها و دیدگاههای خود را به کمپین ارسال کنند و طرحها در یک مجموعه و یک جلد کتاب منتشر گردد؛ البته با راهبردهای توضیحی و توجیهی.
سپس نتایج به دست آمده همراه با پیوست توضیحی در قالب یک دفترچه برای سازمانهای دولتی و مراکز مردمی و مسئولین از رهبری معظم تا ریاست جمهوری ارسال گردد.
2ـ پس از تجمیع طرحها، یک جلسه برای طرح و بررسی طرحها گذاشته شود. اگر به چند طرح برتر جایزه داده شود تشویق افزوده میشود.
در همین جلسه کمیتههایی برای تبدیل طرحها به اجرا تشکیل گردد و کار روی، اجرایی و عملیاتی نمودن طرحها آغاز گردد. البته فعلاً در محدوده حقوق و قانون.
3ـ کار آمارگیری ادامه یابد و هر ماه یک پرسشنامه برای تشکلها و خود معلولین ارسال و از آنها کسب نظر گردد و مدام کار اخذ نتیجه و بررسی تداوم یابد. در کشور آلمان دیدم در بعضی مراکز معلولان یک بخش اطلاعات و آمار وجود داشت و کارشان هر ماه، ارتباط و اخذ اطلاعات و آمارسنجی و سپس تجزیه و تحلیل آنها بود. متأسفانه این وضعیت و چنین سامانههایی را در ایران حتی در ادارات دولتی نداریم. نتیجه اینکه طرحی را با بودجه سنگین شروع میکنند، پنجاه درصد آن را هم انجام میدهند بعد متوجه میشوند فلان مرکز در فلان شهر انجام داده است یا … .
متن پرسشنامه و متن استخراج نتایج
برای اطلاع عموم دو متن پرسشنامه و استخراج نتایج را در ذیل آورده ام:
در پایان
ضمن تشکر از مدیریت کمپین و آقایان مروتی و بیگ محمدلو که چنین اقدام نیک و ضروری و ابتکاری را انجام دادهاند، دفتر فرهنگ معلولین حدود ده سال است در زمینه حقوق معلولین پژوهشهایی انجام داده و تا کنون حداقل شش کتاب منتشر کرده است. در این زمینه هم آمادگی دارد همکاری کند.
عناوین آثاری که این دفتر منتشر کرده عبارتاند از:
1ـ حقوق معلولان ایران، علی نوری
2ـ حقوق فرهنگی معلولان، سید احمد طباطبایی، سعید نوری نشاط
3ـ قانونگذاری برای معلولان، اباذر نصر
4ـ فعالیتهای مجلس شورای اسلامی، در عرصه معلولین، قدرت الله عفتی
5ـ منشور حقوق معلولان: توصیههای امام علی(ع) به مالک اشتر، محمد نوری
6ـ مستندات حقوق اجتماعی و فردی معلولین، جمعی از پژوهشگران
همچنین دفتر فرهنگ معلولین بانک جامع را هم از سال 1394 راهاندازی کرده و به آدرس www.datadisability.com قابل دسترسی است.
مهمتر اینکه در زمینه ارتقاء آگاهیها و اطلاعات جامعه هدف، مطالعات و کارشناسیهایی انجام شد. و به طرحهای جدید رسیدیم. در این باره میتوانیم با نخبگان جامعه هدف نشستی داشته باشیم.
توجه هست که بدون حضور و مشارکت آحاد معلولین، هر کار و هر اقدامی، ابتر و بینتیجه میماند، لذا اولین هدف افزایش مشارکت خود معلولان است. این هدف عملی نمیشود مگر اینکه، اطلاعات معلولین افزایش پیدا کند و بالا رود. اما چگونه؟ و با چه ابزارها و امکاناتی؟
کمپین طی چند ماه که از شروع فعالیتاش میگذرد خوب کارکرده و مقبولیت خوبی دارد. اگر در زمینه حقوق و قانون که محدوده کارش است، یک سامانه راهاندازی و شروع به آمارگیری و تجزیه و تحلیل ماهانه اطلاعات به دست آمده نماید. از این طریق هم میتواند به مسئولین محترم کمک کند تا درستتر بیندیشند و صحیحتر عمل کنند و هم به معلولان و مراکز معلولیتی جهت خواهند داد و نیز از آسیبهای احتمالی جلوگیری خواهند کرد. مجدداً از تلاش و ابتکار شما کمپینیها تشکر میشود و حتماً این خدمت شما در تاریخ خواهد ماند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.