بازدید حجت الاسلام دکتر سیدحسن وحدتی شبیری
مهمانان
بازدید حجت الاسلام دکتر سیدحسن وحدتی شبیری
پنج شنبه 7 بهمن ماه 1395 جناب حجت الاسلام دکتر سیدحسن وحدتی شبیری استاد حقوق دانشگاه قم و دبیر همایش ملی اتحاد حقوقی جهان اسلام، همراه آقای مصیب روزخوش به دفتر فرهنگ معلولین تشریف آوردند. ایشان مدتی است پروژه ای به نام «هماندیشی حقوقدانان جهان اسلام» آغاز کرده است و هدفش حل مشکلات جامعههای اسلامی از راه گفتوگو و هماندیشی حقوقدانان به تبع فرهنگ سازی و ترویج دستاوردهای فکری است.
ابتدا آقای محمد نوری مدیر عامل دفتر فرهنگ معلولین درباره وضعیت حقوقی معلولان ایران توضیح داد و گفت یکی از معضلات معلولان نداشتن نظام قانونی کار آمد و مهمتر فقدان فرهنگ سازی و توجیه مدیران در این زمینه است.
قرار شد با کمک روابط عمومی دفتر فرهنگ معلولین حقوقدانانی که در زمینه معلولان کار کرده و نظر و حرفی برای گفتن دارند دعوت و نشستی در این مرکز بر پا گردد.
***
نوری: اصحاب کلیسا با یک رویهایی آمدند که روی اقشار خاص کار کنند. اقشار خاص منظورشان گروههای مرجع بودند مانند روزنامهنگارها، روحانیون، استادهای دانشگاه و یکی هم بیمارستانیها و معلولین اینها جزء برنامههایشان بود. حالا در زمینه معلولین کار مفصلی را در کلیسا شروع کردند. در آمارهای خودشان است که ما در ایران تا سال 57، شتصد مدرسه تأسیس کردیم. در آمارش است که مدرسه کریستوفل در اصفهان دو هزار بچه مسیحی کرده، و آموزش مسیحی و مبلغ مسیحی اعزام کرده. اینها آموزشهایی به نابینایان و ناشنوایان حرکتیها میدهند بعد به عنوان مبلغ به خارج یا داخل اعزام میکنند. در مقابل اولین حرکتی که روحانیت شروع کرد. سال 48 بود که شهید بهشتی از آلمان یک نامهایی به بعضی از روحانیون مینویسد که چرا نشستهاید اینجا ما گزارشش را در مجله اشپیگل میبینیم که اینها فراوان در ایران کار میکنند. بهرحال روحانیون یک هسته 5، 6 نفر میشوند. اینها مدرسه ابابصیر را تأسیس میکنند. مدرسه ابابصیر سال 48 تأسیس میشود سال 72 رسماً تعطیل میشود. بعد دوباره سال 90 بازگشایی میشود.
از سال 90 تا کنون قرار شد ما آسیب شناسی کنیم. بسترسازی برای فرهنگ سازی معلولین، کارهای خدماتی اینجا انجام نمیدهیم فقط در کار زیربنایی سازی هستیم. در اینجا 50 هزار ساعت کتاب گویا تولید شده، (به طور مثال المیزان، مجمع البیان، صحیفه و …) کتابهای مرجع که بیشتر به درد نخبگان معلولین میخورد. اینها اکثراً استاد دانشگاه هستند. و حدود 400 تا کتاب معمولی داریم. برای مراکز و شخصیتها و جهتدهی و فرهنگ سازی است.
در زمینه حقوق معلولین مشکلات بسیاری موجود است. چون شما هم کار حقوقی انجام میدهید. فضا و دامنه کارتان در چه حدودی هستش. شخصیتهایی که جذب کلیسا شدند یا در آستانه جذب هستند که موفقیتها یا مقبولیت اجتماعی دارند کلیسا اینها را جذب میکند برای اینها رمان یا زندگینامه مینویسد. آن وقت شخصیتها موفقی که ما داشتیم. به طور مثال آقای جزایری، آقای سعادت، راجب آقای مجاب شما یک مقاله در مورد اینها پیدا نمیکنید. آقای مجاب 70 سال در بیوت منبر میرفته. 70 سال یک منبری موفق بوده، 13 سالش بوده پدرش فوت میکند و خانواده 6 الی 7 نفره را اداره میکند. خودش هم درس میخوانده و هم نابینا بوه یعنی لایق رمان نویسی در مورد ایشان است. آدم موفقی بوده حالا چرا روحانیت در مورد ایشان یک کتاب نمینویسد.
شبیری: بنده منبر آقای مجاب را منزل آقای تبریزی دیده بودم. پنجشنبهها ساعت 10 برای روضه میآمد و خیلی روضه صحیح میخواند.
بنده یک چیزی به ذهنم آمد. این مراودات خیلی خوب است. بنده باید یک بار با آقای شهرستانی صحبت کنم و به ایشان بگوییم بیایند یک کاری انجام دهند. بیایند مرکز تحصیلات آکادمیک ویژه معلولین تأسیس کنند. الآن بنده یک دانشجوی پسر در دوره لیسانس نابینا دارم، فرجیپور. یک دانشجوی دختر نابینا هم داشتم.ایشان خیلی زرنگ بود و با بریل هم سر کلاس صحبتهای بنده را تایپ میکرد. یکی دیگر دانشجوی پسر بود همین فرجیپور، ایشان تایپ نمیکرد ولی گوش میداد. ولی وقتی که میآمدم. همیشه داوطلب برای توضیح بحث جلسه قبل بود. از سیر تا پیاز حرفهایم را میگفت. بعد به بچهها میگفتم خدا یک در بسته، صد تا در برایش باز کرده. هیچ کدامتان نمیتوانید مثل ایشان توضیح بدهید. ولی برگه امتحانی این دو را که تصحیح کردم دیدم ضعیف هستند. و به این نتیجه رسیدم که ما باید ویژه این افراد کلاس مخصوصی داشته باشیم. این که الآن حافظه قوی دارد چرا نتوانسته چون یک کاتب کنار اینها میگذارند این میگوید او هم مینویسد. اما اصلاً نباید از اینها امتحان کتبی به این صورت بگیریم. باید یک امتحان ویژه از اینها بگیرند. تدریس هم ویژه و مقتضای وضع آنها باشد، کتاب به خط بریل برای آنها تألیف کنیم.
الآن مدیر حوزه آقای اِعرافی هستند. بنده 20 سال با ایشان کار کردم. این موضوع را با ایشان در میان میگذارم. به ایشان میگویم که آمادگی این را دارم که یک حوزه علمیه ویژه معلولین تأسیس کنیم. بعد آن برنامههای حقوقی را در این قسمت بیاوریم.
روزخوش: این حوزه علمیه ویژه معلولین میتواند حوزه علمیه دانشگاهی باشد. هم حوزه باشد و هم دانشگاه باشد. اتفاقاً یک انجمنی هم میشوند که خیلی هم خوب است.
شبیری: شما باید یک کار برای ما انجام دهید و قدم اوّل شناخت موضوع است. هر پژوهشی بخواهد انجام شود. اول موضوع را خوب بشناسیم.
نوری: در دفتر فرهنگ معلولین کار اولیه را انجام دادیم و کتاب «حقوق معلولان ایران» را تألیف و منتشر کرده ایم.
شبیری: این کاری که شما انجام دادید قوانین مربوط به معلولین را جمعآوری کردید. بنده میگویم که بیاییم خود معلول را بشناسیم. چه کسی آن را به ما معرفی میکند؟ چه متخصصی دارید وقتی بنده ازش سؤال میکنم به طور مثال شما میگویید یک فرد ضعف دید دارد، کسی که ضعف دید دارد معلول نیست. این را بدانیم در چه درجه از ضعف بینایی معلول محسوب میشود.
نوری: درست است اینها تعریفهایی دارد. ولی ما تعریفهای آنها را هم طبق شریعت روی آن کار کنیم.
شبیری: آیا شما متخصصی دارید؟ ارتباط دارید با یک جامع شناس با یک کسی که در این زمینه کار کرده (المعلولُ ما هُوَ) روی این کار شده تا برسیم به حقوق معلولان مطلب دیگر اینکه شما یک کاری که به راحتی از پس آن بر نمیآیید و حقوقدانها باید به شما کمک کنند. فلسفه حقوق معلولان است. ما یک حقوق داریم، یک فسلفه حقوق داریم. فلسفه حقوق بحثهای فراحقوقی است که حقوق و قوانین روی آن مُترتب میشود فنداسیون بحثهای حقوقی است اگر آن درست شود شورای نگهبان آن قانون را ردّ نمیکرد. باید یک کسانی بنشینند روی این فکر کنند که در ابتدا بدانند معلول چیست؟ و بعد هم ما باید به اینها امتیاز بدهیم باید اینها یک امکاناتی در اختیار داشته باشند که این امکانات در اختیار بقیه نیست. باید روی اینها کار شود، هم کار اسلامی و هم کار میدانی انجام دهند.
به نظر بنده آقای نوری شما باید 3 تا پروژه تعریف کنید. یکی همین پروژهایی که خودتان اجرا کردید. این خیلی خوب است که قوانین و مقررات انجام بدهید.
شما در اینجا نوشتید حقوق معلولان ایران که باید “حقوق معلولان” بنویسید. ببینید در دنیای امروز برای معلولان چه چیزی دارند. کاری که در آن پروژه انجام میدهیم حقوق کشورهای اسلامی را با هم مقایسه میکنیم نقاط اشتراک و افتراقش را پیدا میکنیم. بعد بهترین را معرفی میکنیم. بعد الگو به کشورهای اسلامی میدهیم و میگوییم اگر میخواهید پیشرفته بشوید این الگو خوب است. شما اگر حقوق معلولان مینوشتید اما اگر کار تحلیلی انجام شود که بیایند با سیستمهای حقوقی دیگر اسلامی و غیر اسلامی مقایسه انجام دهند و در آخر بگویند حقوق معلولین اونی که باشد این است. و قبل از آن باید یک فلسفه حقوق معلولین نگاشته شود که آیا اصلاً معلول چه حقی دارد؟ معلول کیست؟ در این بحثهای حقوق بشری پایهای کار کنند. یک مسئله دیگر این که حقوق برای معلولین به غیر از حقوق معلولین است. و آن این است که ما بیاییم به اصطلاح دانش حقوق به طور مثال بنده حس کردم که این دو نفری که سر کلاس بنده هستند یک دختر و یک پسر سر کلاس بنده به آنها ظلم شد. سر کلاس مطالب را خوب یاد میگرفتند امّا در امتحانات نمیتوانستند بنویسند و منبع نداشتن اینها را مطالعه کنند.
حالا ما یک کاری انجام میدهیم که دانش حقوق را برای معلولین راحت کنیم. این را هم باز ما نیاز داریم یکسری متخصصین کنار ما باشند که ما یک دریافت درستی از معلولین و مقتضیات زندگی آنها داشته باشیم.
نوری: در الازهر برای معلولین فقه اَعمی میدهند ولی اینجا ما نداریم. آقای شهرستانی گفتند هر کسی بیاد درس خارج بدهد من هزینهاش را میدهم. فقه العمی، فقه اَصم ولی هیچکس تا حالا حاظر نشده.
شبیری: من حاضرم که مجوزش را از حوزه بگیرم چون با حوزه ارتباطاتم خوب است. ولی یک شرط دارد اینکه آقای شهرستانی هزینههایش را تأمین کند. مثل این مؤسسات فاخری که شما اینجا دارید بنده لذت بردم که اینهمه کار شده و چه بینشی داشته. خود آقای شهرستانی حوزه علمیه را تأسیس کنند. گرفتن استاد و مجوزها بر عهده بنده باشد ولی هزینه نخواهد.
نوری: به طور مثال یک شورایی تشکیل شود 3 الی 4 نفر که اینها برای فقه باشند بعد در آن شورا هزینه و مکانش تأمین شود مدیریت شود جلو برود ما حاضریم حمایت کنیم.
شبیری: این جا دو مسئله است. این مسئلهایی که شما میفرمایید و دنبالش هستید حقوق معلولین و فقه معلولین است. ولی آن مسئلهایی که بنده میگویم فراتر از این است. بنده میگویم فقه برای معلولین غیر از فقه معلولین است. فقه معلولین یعنی راجب معلولین در فقه چی داریم. فرد اَعمی و اَصم فقه یاد بگیرد. مانند آقای امام جزایری یک آدم تربیت کنیم.
نوری: حالا در همان شورا همه این کارها را میشود برنامهریزی کرد و جلو رفت. آقای شهرستانی الآن 5 سال است که میگوید یک شورا تشکیل بدهید. البته 2 سال هم شورا تشکیل دادیم ولی بهم خورد. افراد اهل کار نبودند و فقط در حدّ حرف بودند.
نوری: اگر امکان همسان سازی روی حقوق معلولین در جهان اسلام صورت بگیرد، خیلی خوب است. به طور مثال عربستان و مصر و … حقوق معلولین ندارد.
مهم این است که اروپا و آمریکا یک پیش دستی کردند حدود 25 سال پیش آنها آمدن چیزی را به عنوان کنوانسیون حقوق بینالمللی معلولان و این کنوانسیون هم به همه کشورها توسط سازمان ابلاغ شد و به همه کشورهای اسلامی گفتند شما هم بیایید بپیوندید. ایران سال 88 پیوست که خیلی جاهای آن با شرعیت تطابق ندارد.
چرا جهان اسلام این کار را خودش انجام ندهد. از هر کشور 1 الی 2 نماینده اگر خودشان معلول هم باشند، بهتر است. تجمع میکنند و با یکی، دو جلسه میشود حقوقی را تنظیم کرد ولو نمادین باشد. بر مبنای آن هم یک اتحادیه حقوق معلولین شکل بگیرد که حمایت کنند بیانیه بدهند به طور مثال یک نابینایی در مصر به آن ظلم شده اینها اطلاعیه بدهند و کارهای از این قبیل انجام دهند.
شبیری: دیروز یک آقای از شاگردانم دفترم آمده بود، بعد ایشان در رئیسات جمهوری تهران است. گفت: یکی از دوستان بنده در هُلند یک مرکزی را به ثبت رسانده، برای حمایت از ایتام در جهان اسلام، بعد به ایشان گفته بود انگیزهای که باعث شد این کار را انجام دهیم آماری که از ایتام سوریه در این جنگ به من دادند که 5 هزار یتیم که فقط بر اثر جنگ سوریه الآن به وجود آمده.
روزخوش: اگر این بحث معلول را خیلی وسیع به آن نگاه کنیم. بگوییم کسانی هم که در جنگها هم مجروح میشوند. اینها هم معلول محسوب شوند که خیلی ارگانها میتوانند حمایت کننده ما متأسفانه الآن بنیاد مستضعفان میگوید که اینهایی که دست و پاهایشان قطع شد، چشمشان نابینا شد اینها زیر مجموعه معلولین قرار نمیگیرند. ولی وقتی اینها را جدا میکنند یک جوری فاصله طبقاتیبین اینها ایجاد میشود. درست است آنها د جنگ بودند باید یک حمایت ویژهایی برای آنها انجام شود. ولی اگر این را به عنوان یک چتر حمایت کلّی نگاه شود خیلی بهتر است.
شبیری: هفته گذشته بود رفته بودیم مرکز تحقیقات استراتژیک برای همین همایش، آنجا آقای دکتر سید محمد صادقی را که رئیسشان آقای دکتر ولایتی است. جلسه داشتیم در جلسه اساتید حقوق آمده بودند جلسه دوم بود که من رفتم بعد آقای دکتر اردبیلی ایشان عضو آن جلسه است.
من این کتاب را نگاه کنم و یک پازلی برای این حقوق معلولین تعریف کنم. به طور مثال که 10 الی 12 پایاننامه و رساله از درونش در بیاید. بعد آن وقت اینها را واگذار میکنند به دانشجوها، که هیچ هزینه هم نمیکنیم. مطلبهایی که بنده با صحبتهای شما یادداشت کردم، یک فسلفه حقوق معلولین است یعنی بحث فراحقوقی، یعنی معلول چی است آیا چه تفاوتی با بقیه انسانها دارد، چه حقوق و امتیازاتی باید داشته باشد؟ دوم اینکه حقوق معلولین است یکی حقوق ایران برای معلولین است، یکی حقوق تطبیقی برای معلولین، یکی هم پروژههای علمی به صورت مقاله، پایاننامه و رساله، بعد حقوق تطبیقی هم میتواند در کشورهای اسلامی باشد و غیر اسلامی. به طور مثال در آمریکا چه حقوقی برای معلولین وجود دارد این را بیایند کار کنند. و یکی هم دانش حقوق برای معلولین مثلاً شما بیایید امکان سنجی کنید بررسی کنید آیا میتوانیم یک دانشکده حقوق ویژه معلولین برای اولین بار در دنیا داشته باشیم. با منابع خاص خودشان با خط بریل، دانشکده معلولین ویژه خودشان تأسیس کنیم.
حوزه برای معلولین باز دو قسمت میشود: 1ـ یکی فقه معلولین 2ـ یکی هم فقه برای معلولین اینها با هم فرق دارند. یعنی فقه برای معلولها چه احکامی دارد. یکی دیگر اینکه یک حوزه علمیه داشته باشیم که معلولها در آن حوزه علمیه برای فقیه شدن تربیت شوند. بعد یکی مرکز شناسایی معلولین در جهان اسلام، بعد مرکز بینالمللی حمایت از معلولان که در کشورهای خارجی ثبت شود. جامعه شناسی و روانشناسی معلولین باید کار شود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.